يک - در آموزه هاي اسلامي و ديني، شهيد جايگاهي بس بلند مرتبه و برجسته دارد. در آيات و روايات بسياري بدين جايگاه اشاره شده است که نمونه هايي چند از آنها يادآوري مي شود.
الف) «ولا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون . فرحين بماءاتيهم الله من فضله و يستبشرون بالذين لم يلحقوا بهم من خلفهم الا خوف عليهم ولاهم يحزنون؛ (اي پيامبر) هرگز کساني را که در راه خدا کشته شدند، مردگان مپندار، بلکه آنان زنده بوده و نزد پروردگارشان روزي داده مي شوند. آنها به خاطر نعمت هاي فراواني که خداوند از فضل خود به ايشان بخشيده است خوشحالند و (نيز) به جهت کساني که هنوز به آنان نپيوسته اند [= مجاهدان و شهيدان آينده] خوش وقت؛ (زيرا جايگاه برجسته آنها را در آن جهان ديده و مي دانند) که آنها نه ترسي خواهند داشت و نه غمي» (آل عمران، آيه 169 - 170).
بر کشيدن و از بين بردن هرگونه ترس و اندوه از سوي خداوند در اين آيه شريف، به معناي دستيابي شهيد به همه نعمت هاي ممکن و بهره وري از آنها از يک سو و از ميان رفتني نبودن نعمت هاي ياد شده از ديگر سوست. چنين موقعيتي هم يعني هميشگي نيک بختي براي انسان وجاودانگي او در آن (الميزان، ج 4، ص 62، مؤسسه الاعلمي).
بدين سان با رويکرد به آيه شريف ياد شده، فشار قبر را درباره شهيد مي توان از ميان رفته پنداشت.
ب ) رواياتي نيز بر رويکرد بيان شده در آيه شريف، گواهي مي دهند، از جمله:
امام علي(ع) درباره جايگاه شهيد فرمود: «الا و ان افضل الخلق بعد الاوصياء الشهدا؛ آگاه باشيد که پس از جانشينان پيامبر(ص)، برترين آفريده ها شهيدان مي باشند» (بحارالانوار، ج 22، ص 282، چاپ بيروت).
پيامبر(ص) فرمود: «ارواح الشهداء في اجواف طير خضر تعلق من ورق الجنه ثم تأوي الي قناويل معلقه بالعرش؛ ارواح شهيدان، در درون پرندگان سبزرنگي که به برگ بهشت پيوسته اند، قرار دارد. آنگاه (اين پرندگان) به چراغ هايي که به عرش آويخته اند، مأوي گزيده و پناه مي آورند»(همان، ج 58، ص 64).
با چنين تعابيري از روايات درباره شهيد، به همان نتيجه به دست آمده از آيه شريف مي توان دست يافت.
دو - افزون بر آيات و روايات اشاره شده درباره جايگاه بلند شهيد، در برخي روايات، موضوع فشار قبر از شهيد آشکارا برداشته شده است به عنوان نمونه مي توان به روايت زير اشاره کرد: «قيل للنبي(ص) ما بال الشهيد لايفتن في قبره؟ قال: کفي بالبارقه فوق رأسه فتنه؛ از پيامبر(ص) پرسيده شد، چرا شهيد در قبرش مورد آزمايش و درد و رنج قرار نمي گيرد؟ پيامبر(ص) در پاسخ فرمود: درد و رنج حاصل از درخشش شمشير بر سرش، او را کافي است» (وسايل الشيعه، ج 15، ص 11، آل البيت).
سه - در ميان روايات، سرانجام به روايتي برمي خوريم که بلافاصله پس از ريخته شدن نخستين قطره خون شهيد، جز بدهکاري، همه گناهان را از او زدوده شده شناسانده است: «عن ابي جعفر(ع) قال: اول قطره من دم الشهيد کفاره لذنوبه الا الدين، فان کفارته قضاؤه؛ امام صادق(ع) فرمود: نخستين قطره از خون شهيد، پوشاننده گناهان او جز دين است؛ چرا که کفاره دين، پرداخت آن مي باشد» (همان، ج 18، ص 326).
با رويکرد به بيان آشکار قرآن و نيز روايات ياد شده که با بياني کلي، فشار قبر را از شهيد از ميان رفته به حساب مي آورد به نظر مي آيد شايد نتوان از اين روايت نتيجه گرفت که نپرداختن بدهکاري براي شهيد کيفر مزبور را به دنبال داشته باشد؛ بلکه تنها گناهي است که پاک شدن شهيد از آن به پرداخت دين پيوسته است.