عضو شوید



:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



به وبلاگ من خوش آمدید

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان تنهاترین تنهاها و آدرس loverose.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار مطالب

:: کل مطالب : 1106
:: کل نظرات : 37

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 139
:: باردید دیروز : 153
:: بازدید هفته : 292
:: بازدید ماه : 3897
:: بازدید سال : 7093
:: بازدید کلی : 165314

RSS

Powered By
loxblog.Com

روح . چن . جن . ارواح . شیطان . خدا . ترسناک

جمعه 19 شهريور 1395 ساعت 20:24 | بازدید : 340 | نوشته ‌شده به دست دکتر مولایی | ( نظرات )
به هر شکلي متوسل مي شد شهادت قسمتش شود. در نيمه هاي شب خيلي زود براي نماز شب بيدار مي شد.من ساعت را کوک مي کردم. قبل از آن يکي دو ساعت زودتر بيدار مي شد.
به گزارش مشرق، وقتی شهید شد بر روی پلاکاردها نوشتند: "سردار بی‌ادعا و سرباز ولایت سیدحمید طباطبایی‌مهر به فراق پایان داد!" همان فراقی که همسرش می‌گوید بارها این جمله را به زبان می‌آورد که زمان جنگ هم به خاطر تو سرم کلاه رفت! سید نزدیک بازنشستگی اش بود و می توانست مثل خیلی ها بازنشسته شود و یک گوشه آرام و دنج پیدا کند و به ادامه زندگی اش بپردازد. اما او انگار دلش هوایی شده بود به خصوص سالها و ماه ها و روزهای آخر و باعث شد از همه چیز دل بکند و برای رضای پروردگارش هجرت کند.
 
 
 
التماس‌های او برای شهادت در قنوت نماز شب زمانی برآورده شد که سیدحمید محاسنش سپید شده بود و ديگر وقت بازنشستگي و استراحتش فرارسیده بود. مي‌توانست بازنشست شود و پاداش بازنشستگي‌اش را بگيرد و برود و گوشه‌اي به زندگي‌اش برسد اما او مرد خدا بود، هجرت و دل‌کندن از علقه‌ها، خصلت مردان خداست حتي اگر بهاي اين هجرت به سوي خدا به سنگيني دل کندن از همسر و سه فرزند برومند باشد.
 
 
 
تولد سید
 
 
 
سال 1338 در جنوب تهران حوالی میدان خراسان، خداوند فرزندیبه خانواده طباطبایی مهر عطا کرد و نامش را حمید گذاشتند تا با تولدش و زندگی اش قدمی در راه خدمت رسانی به دین و نظام اسلامی بردارد. خانواده ای مذهبی و شیفته اهل بیت (علیه السلام) بودند و سید حمید در این خانواده قد کشید و بزرگ شد در سالهای انقلاب همزمان با نوجوانی و جوانی سید بود که در روزهای پر شور انقلاب حضوری فعال داشت. در سال 62 به خاطر علاقه به تربیت و آموزش دوره های مربیگری را در پادگان امام حسین (علیه السلام) گذراند و عازم مناطق عملیاتی کردستان می شود و به خاطر شایستگی هایی که از خود نشان می دهد مسئولیت‌های متفاوتی از جمله: فرماندهی گردان، فرماندهی محور و فرماندهی عملیات در مناطق غرب کشور به ایشان واگذار می شود. و تا پایان جنگ در مناطق جنگی حضور دارد.
 
 
 
 
 
زندگی مشترک سید
 
 
 
سال 64 در یکی از عملیات‌های جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، سید حمید حال خوشی پیدا می کند و از خداوند سه آرزو دارد، ملاقات حضوری با حضرت امام(ره)، زیارت حضرت زینب (سلام‌الله علیها) و همسری که کنیز حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) باشد و چه زود سید به هر سه خواسته اش رسید. فردای روز عملیات با مادرشان تماس تلفنی داشته اند و می گویند دختری را معرفی کرده اند که ما به خواستگاری اش برویم. و ملاقات حضوری حضرت امام ( ره ) هم خیلی زود روزی شان می شود و به فاصله بسیار کوتاهی بعد از مراسم عقدش راهی سوریه برای زیارت می شود و همیشه افسوس می خورد که چرا آن موقع در آن حس و حال خوب رزق شهادت را از خداوند نخواسته است.
 
 
 
همسر شهید خانم معصومه اسدی: آن روزها، زمان جنگ خیلی دوست داشتم به مناطق جنگی بروم و در آنجا بتوانم قدمی بردارم. معلم بودم و برای رفتن به کردستان ثبت نام کردم که با مخالفت مادرم مواجه شدم. پدرم تازه فوت کرده بود و مادرم اجازه نداد که بروم و می‌گفت: معصومه جان مادر وقتی ازدواج کردی هر کار خواستی می توانی انجام بدهی، اما حالا که کنار من هستی من اجازه نمی‌دهم. تا اینکه سال 64 آقا سید به خواستگاری من آمد، سید پاسدار بود. در جلسه خواستگاری سید گفتند: ان شاالله زندگي‌مان بر مبناي حقانيت الهي باشد. محور خدا باشد. هميشه هم در زندگي، سبک و شيوه اش طوري بود که دنبال حق بود. تلاشش بر اين بود که هميشه محور حق باشد. توکل و توسل باشد. هميشه خدايي باشد. همان جلسه اول خواستگاری سید خودش را در دل همه جا کرد و جلسه دوم خواستگاری مطمئن و دلی قرص جواب بله را دادم، صداقت، خلوص در حالات و رفتار و نگاه سید موج می زد. وقتی بله را به سید دادم و با هم سر سفره عقد نشستیم ، همه زندگی و وجود من سید شد، فقط سید را می دیدم و هیچ کس دیگر را نمی توانستم ببینم. کفه محبت من به سید نسبت به کل خانواده ام بیشتر بود ، گاهی مادر شوهرم می گفت : یک بچه بیاید همه چیز عادی می شود، اما با وجود بچه هم عشق و علاقه من به سید کم نشد حتی بیشتر هم شد. هیچ کسی نتوانست جای سید را برای من پر کند نه آن زمان که زنده بودن و نه حالا که به شهادت رسیدند. یک روز به سید گفتم : اگر خداوند به من بگوید بهشت را به تو می دهم به شرط آنکه حمید با تو نباشد، من حتی این بهشت را نمی پذیرم ، بهشت بدون سید برایم زیبا نیست.
 
 
 
عروسی که کردیم یک سالی من تهران و سید کردستان بود، بعد از یک سال به سید گفتم: من دیگر نمی توانم تنها بمانم، و اگر می خواهی بروی من یک شرط دارم. و اینکه من را هم با خودت ببری، گفت : قبول، آن زمان سردشت محل مناسبی برای زندگی نبود، رفتند منطقه و تماس گرفتند که من صحبت کردم و اگر موافق باشید به مهاباد بیایید و من سردشت باشم و من هر دوهفته یک مرتبه بیایم به شما سر بزنم. گفتم: دو هفته یک مرتبه بهتر از دو ماه به دو ماه است. قبول کردم و خوشحال از اینکه به آرزویم رسیده ام که به کردستان بروم راهی کردستان شدم و سه سالی را آنجا سر کردیم. خداوند به ما دو پسر و یک دختر هدیه داد، اما حتی بچه ها هم مانع کم شدن و یا کمرنگ شدن عشق من و سید نشدند.
 
 
خصوصیات فردی سید
 
سید همیشه و در همه مراحل زندگی اش دنباله راه حق و حرف حق بود. همنشین و مانوس با قرآن کریم بود و از دستورات و فرامین قرآن کریم پیروی می کرد، مرد عمل بود تا اینکه مرد حرف باشد. وابسته به هیچ حزب و یا گروه خاصی نبود و همیشه می گفت : حزب فقط حزب خدا، از آن دسته افرادی نبود که موقعیت اجتماعی و یا مقام های دنیایی را بخواهد با هر قیمتی و با پایمال کردن حقوق دیگران به دست بیاورد. و همیشه می گفت : باید مراقب باشیم که به بیراهه کشیده نشویم. و هیچ وقت دنبال تایید و تاثیر دیگران در زندگی شخصی اش نبود. همیشه و همه حال در شرایط متفاوت سیاسی اجتماعی کشور پیرو سخنان رهبری بودند و می گفتند : شاخص، مواضع امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب است و رمز موفقیت‌مان پشتیبانی قاطع بی‌چون چرا و همه جانبه از رهبر عزیزمان است. و از مصادیق شاخص و بارز ولایت پذیری سید بصیرت افزایی ایشان بود. کسانی مورد تایید سید بودند که منش و رفتار زندگی شان بر اساس شاخص ها و خطوط ولی فقیه جامعه بود.همیشه و در همه حال گوش به فرمان صحبت های رهبری بودند و آنچه را که رهبری درسخنانشان به عنوان دغدغه یاد می کردند اعتقاد داشت و حتما تا آنجا که می توانست آن موارد را در زندگی مان عملی می کرد. و سید سعادت و خوشبختی را گوش به فرمان بودن به سخنان رهبری می دانست. همه کارهایش را برای رضایت خداوند انجام می داد و می گفت : ما که اول و آخر کارمان انجام می شود پس چه خوب است که با نیت خالص و در راه رضای خداوند آن کار را انجام بدهیم و بدین صورت کارمان هم ارزشمند و ماندگار می شودو همیشه می گفتند : من هیچ هستم و هر چه هست از خداوند است. حرف و عملش با اعتقادش همراه و همسو بود. سید اگر شخصی به دلش نمی نشست اصلا به روی خودش نمی‌آورد و به ما همیشه می گفت: به ظواهر توجه نکنید. سید یک فرمانده پرتوان و در عین حال جدی و سختگیر بود، ولی ظاهرش شبیه یک سرباز ساده بود، و در برخورد با نیروها و سربازانش مثل یک پدری مهربان، و وقتهایی که ساعت استراحت بود در جمع آنان می نشست و درد دل‌های‌شان را گوش می‌داد و هر کاری که از دستش بر می آمد برای نیروهایش انجام می داد. خداوند یک قدرتی به ایشان داده بود که گاهی اوقات می دانست که در دل و ذهن ما چه می گذرد. خيلي جاها اين طور بود. يک جاهايي احساس مي کردم يک حرفي در ذهنم است، از من مي‌خواست که برایش بگویم. مي گفت من مي دانم در ذهنت چه می گذرد بگو. يک بار گفتم نمي گويم اول تو بگو من چه فکري در ذهن دارم. گفت اصلاً يک کاري مي کنيم. تو روي کاغذ بنويس. من هم مي نويسم. هر دو نوشتيم. ديدم بله درست نوشته و فکر من را خوانده بود.
 
 
 
 
 
فرماندهی سید
 
سید فرمانده میدان‌های سخت بود. وقتی نیروی زمینی سپاه می‌خواست فرد مورد اعتمادی را برای گره‌گشایی و انجام مأموریت اعزام کند، از سیّد استفاده می‌کرد. در شرایطی که یک مدیریت میدانی در شرایط سخت ناز بود این سید بود که با میل و رغبت تمام می‌رفت و یک گنجینه غنی از اطلاعات نظامی بود، اما در عمل شبیه یک سرباز ساده رفتار می‌کرد نه یک فرمانده. سید در صحنه جهاد به خوبی بررسی می کرد و در شرایط جنگی به خوبی تصمیم گیری می کرد. تصمیم هایی که سرنوشت ساز و راه‌گشا بودند و همیشه دنبال مأموریت و انجام وظایفش بود که آن را هم به نحو احسن انجام می داد. مدیریت سید یک مدیریت استثنایی بود، برای انجام کارهایش زمان زیادی را صرف می کرد و آن کار را با پشتکار انجام می داد. گاهی برای آنکه کارش را به پایان برساند به خانه نمی رفت، آنقدر می ماند تا کارش را به نتیجه برساند. در حالی که منزل تا محل کارش پنج دقیقه بیشتر راه نبود. گاهی برای به پایان رساندن کاری سه چهار شب پادگان می ماند. حتی در زمان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در عملیات های والفجر 2 و 4 و 8 همیشه کارهای سخت را قبول می‌کرده و بدترین مکان را برای خوابیدن انتخاب می کند. هرچه بحران‌ها بیشتر می شد مدیریت سید پویاتر و کارآمد تر می شد و به کارهای عملیاتی بیشتر گرایش داشت. فرمانده‌ای بود که هر لحظه آرزوی شهادت داشت و در اواخر همچون پرنده ای شده بود که می خواست از قفس دنیا پرواز کند.
 
 
 
بارها در سال‌ها و ماه‌های نزدیک به اسفندماه ۱۳۹۱ از دوستان و همرزمان خود برای رسیدن به شهادت التماس دعا گفته و شاید مجوز عروج خود را در سفر به خانه خدا از معبودش گرفته بود. اودر چهارم اسفند ماه سال ۱۳۹۱توانست به عنوان شهید مدافع حرم خود را به جاودانگی برساند و در راه دفاع از حرم آل الله در سوریه بال در بال ملائک بگشاید.
 
 
 
 
شوق وصال
 
عکس‌های زمان جبهه و جنگش را گاهی تماشا می کرد و گریه می‌کرد و می گفت: دلم برای دوستان شهیدم تنگ شده است. من هم همیشه سید را اذیت می کردم و می گفتم: شما هیچ وقت شهید نخواهی شد. چون من آنقدر دعا می کنم که گمان نمی کنم خداوند تو را از بین ما ببرد. خدا به خاطر دل شکسته من هم شده تو را از بین ما نمی برد. کمی مي خنديد و مي گفت : همان دوران جنگ هم من به خاطر تو سرم کلاه رفت! از بس صدقه و نذر و دعا کردي خدا نخواست مرا ببرد و شهادت را روزی ام کند! آرزوی شهادت با لحظه لحظه زندگی سید گره خورده بود، در قنوت نماز شبهایش همیشه دعایش برای شهادت بود. به خصوص این اواخر که در عملیات شمال غرب هم شرکت داشت و پیکر چند تن از دوستانش را از قله پائین آوردند و عجیب دگرگون شده بود. مي گفت خيلي عجيب است که جنازه شهدا را ببينم. من دارم راست راست راه مي روم ولي، اينها يکي يکي دارند به اين مقام مي رسند. به حال ضجه و ناله مي افتاد که گير کارم کجاست که خدا من را نمي برد و توفيقش را نصيبم نمي‌کند. ايشان از سفر حج که آمده بودند مطمئناً خوابي ديده بود يا در مکه به شکل خاصي شهادت را خواسته بود. دائم سراغ مي گرفت که کفني را که از کربلا آوردي کجا گذاشتي. يک تيکه از کفن امام را که دوستانم داده بودند کجا گذاشتي. تربت و همه را سراغشان را مي گرفتند. دائم سراغ اين ها را مي گرفت. مي گفتند دارد 30 سال خدمتم تمام مي شود. خدا کند دچار تصادف و بيماري نشوم. دعا کن خدا گيرم را برطرف کند و من را در زمره شهدا قرار دهد. از مکه که آمده بود مادرم مي گفت : پیشانی ام را بوسید و گفت : مامان جان شما که قابل ندانستی برایم دعای شهادت کنید من در این سفر معنوی از خداوند خواستم مرگم را شهادت رقم بزند. مادرم گفت : بغض گلویم را گرفت و اشک در چشمانم حلقه بست و گفتم : انشاالله بعد از صد و بیست سال. همیشه به مادرم می گفت : تو رو خدا دعا کن! تو پاکي و مادري. به آن حرمتي که براي من قائل هستي و من را دوست داري دعا کن گير کارم برطرف شود و شهيد شوم مادرم می گفت : هر وقت حمید جان از من می خواست برایش آرزوی شهادت کنم می گفتم : پس معصومه چی ؟ خودت که از دلبستگی اش به خود که حکم همه کس را برای او داری آگاهی داری و او در جوابم می گفت : مامان جان ، من کی هستم خدای معصومه بزرگه. به هر شکلي متوسل مي شد شهادت قسمتش شود. در نيمه هاي شب خيلي زود براي نماز شب بيدار مي شد.من ساعت را کوک مي کردم. قبل از آن يکي دو ساعت زودتر بيدار مي شد. مي گفتم چه خبر است بخواب که فردا مي خواهي بروي سرکار، خسته اي. مي گفت: خدا گدا می خواهد و من باید گیرهایم را برطرف کنم . تا خداوند توفیق خدمت خالصانه و رزق شهادت را نصیب من کند. گاهی اوقات با صداي گريه ايشان بيدار مي شدم. حس مي کنم که اين ارتباط دو طرفه شده بود و خداوند بسيار ايشان را دوست مي داشت.
 
 
 
مي گفت خدا راحت وصل مي کند. ما هستيم که سيم مان گير دارد و نمي توانيم خوب اين ارتباط را برقرار کنيم.
 
 
 
 
رسیدن به وصال
 
او مدافع پرچم اسلام بود و همواره آماده دفاع از ارزش ها و اسلام عزیز بود و آرزوی خدمت در رکاب امام عصر ( عج ) و نابودی دشمنان اسلام را داشت. و با خدمت به انقلاب و اسلام، انرژی می گرفت و خستگی را خسته کرده بود و می گفت : دشمن چشم طمع به کشور را دارد و از هر طرف با تمام توان در همه ابعاد آماده حمله و ضربه زدن بر ماست ، نباید از او غفلت کنیم و به فکر استراحت و رفاه باشیم و برایش این مهم بود که بتواند تکلیفش را خالصانه ادا کند تا پیش وجدانش شرمنده نشود.
 
 
 
چهارم اسفندماه سال 91 سید به بزرگترین آرزویش می رسد. حبیب گونه در دفاع از حرم عمه‌جانش حضرت زینب‌کبری(سلام الله علیها) با ترویست‌های تازه متولد شده داعش به عنوان سومین شهید مدافع حرم نامش را در زمره مدافعان حرم آل‌الله به ثبت می رساند.
 
 
 
گاهی رنج و زحمت زنده نگه‌داشتن خون شهداء از خود شهادت کمتر نیست که رنج حضرت زینب(سلام الله علیها) و امام سجاد(علیه السلام) از این نوع است. رنج ها کشیدند تا توانستند خون یاران شهیدشان را نگه دارند. من نیز امروز به اذن‌الله چنین تکلیفی را بر خود لازم و واجب می دانم و در این جهت در حد توان متحمل رنج و مرارت شده و از خون شهید طباطبایی‌ها پاسداری می‌کنم و نمی‌گذارم فراموش شوند. به شهادت طباطبایی مهرها که آن امتحانی سخت و تلخ اما بسیار شیرین می بینم افتخار میکنم و افتخارم این است که مسیر راه خود را روشنتر دیده و با قدم در مسیر ولایت پیش می روم. شهید طباطبایی‌مهرها زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی دریافت می‌کنند و این اشاره به ابرقدرت بودن و عظمت آن‌ها دارد.
 
 
 
 
 

|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
چهار شنبه 23 دی 1394 ساعت 21:26 | بازدید : 881 | نوشته ‌شده به دست دکتر مولایی | ( نظرات )

 

1. مقدمه

ما جنبه های مختلف فرشتگان را از طریق روش تحقیقات معنوی مورد مطالعه قرارداده ایم. این مقاله پاسخ به بسیاری از سئوالات متداول درمورد فرشتگان و بینشی به دنیای فرشتگان را فراهم می کند. ما همچنین طرح هایی را که بر اساس دانش ناآشکار برخی از اشکال مختلف فرشتگان که در حقیقت از طریق دید نامحسوس و یا حس ششم ارائه شده است را نیز آماده کرده ایم.

2. فرشتگان چه هستند؟

از آغاز خلقت فرشتگان وجود داشته است . آنها موجوداتی از قسمت پایین منطقه ناآشکار بهشت (سوارگا – swarga ) هستند. آنها از سلسله مراتب کمترین موجودات ناآشکار مثبت هستند. هدف اصلی آنها این است که بعنوان پیک برای خدایان سطح پایین تر از منطقه ناآشکار بهشت عمل بکنند. خدایان با زبان نور صحبت می کنند در حالیکه ما انسان ها با زبان صدا صحبت می کنیم. بنابراین فرشتگان به عنوان انتقال دهنده پیام نوری از خدایان سطح پایین تر به افراد نیازمندی که بتوانند زبان آنها را درک کنند عمل می کنند. این در درجه اول از طریق واسطه قرار دادن افکار در ذهن آنها انجام می گردد. با افراد شایسته ، منظور ما از انسان هایی که بر روی زمین و بدن های ناآشکار در منطقه زیرین (بهووالوکا – Bhuvalok ) که دارای مقداری اطلاعات از تمرین معنوی و محاسن آنرا دارند. بطور کلی پیام ها در مورد چگونگی رسیدگی به یک مسئله دنیوی خاص است . حدود 5% از فرشتگان وقت خود را نیز به مشاوره های دنیوی می پردازند. بعنوان یک وظیفه اصلی بر روی زمین ، اغلب آنها دنیوی هستند. هنگامیکه آنها نیازی به رساندن پیام ها ندارند زندگی آنها منجر به تجربیات خوشگذرانی در منطقه ناآشکار پایین تر از بهشت اختصاص می یابد.

 

3. انواع مختلف فرشتگان کدامند؟

در آنجا 30 نوع فرشته وجود دارند. ما برخی از فرشتگان محبوب تررا که از نظر انواع فرشتگان و سطح معنوی مربوط به آنها در جدول زیر نشان داده ایم.

Types of angels

به همین دلیل هرکدام از فرشتگان در فرکانس های مختلفی عمل میکند. این اجازه می دهد تا آنها پیام ها به بسیاری از شخصیتهای انسانی که با فرکانس های خود بهتر مطابقت می کنند انتقال دهند.

3.1 سطح معنوی فرشتگان چیست؟

بیشترین فرشتگان بین 29-34٪ سطح معنوی قرار می گیرند. حداقل سطح معنوی برای انسان که بعد از مرگ به بهشت (سوارگا ) می رود 50%( ساماشتی) و 60 % (ویاشتی) است . فرشتگان با وجود سطح معنوی نسبتا" کم خود ، در منطقه پایین ناآشکار بهشت زندگی می کنند. همانطور که بر روی زمین همراه انسان ها، ما گونه های جانوری و پادشاه گیاهی از سطح معنوی پایین ترداریم. بنابراین در بهشت ، ما همراه با جسم ناآشکار انسان هایی با سطح معنوی بالاتر و خدایانی با سطح معنوی پایین تر، فرشتگان را هم داریم.

 

 

 

 

 

3.2 طراحی بر اساس دانش ناآشکار و شرح مختصری از برخی فرشتگان .

طراحی زیر بر اساس دانش ناآشکار فرشتگان توسط خانم یویا والی (Mrs. Yoya Vallee) سالک بنیاد پژوهشی علوم معنوی ترسیم شده که قادر است قلمری معنوی را مانند ما که دنیای فیزیکی را می بینیم مشاهده کند. توسط حضرت دکتر آتاوالی (H.H. Dr. Athavale) صحت طرح بر اساس دانش ناآشکار تایید شده است .

لطفا به مقاله " منظور از طراحی بر اساس دانش ناآشکارچیست ؟ ' مراجعه شود.

توجه: هر گونه طراحی بر اساس دانش ناآشکار می تواند توسط اشباح (ارواح خبیث، شیاطین، انرژی های منفی، و غیره) را تحت تاثیر قرار بدهد . در حالی که سالک با درک حس ششم خود برای ما طراحی بر اساس دانش ناآشکار را تفسیر کرده است ما مرز محافظ را در اطراف تمامی طراحی های بر اساس دانش ناآشکار فرشتگان قرار داده ایم که در برابر هر گونه نفوذ انرژی های منفی از آن محافظت کند.

Pictures of angels - Cherubim type
Pictures of angels - Dominions type
Pictures of angels - Powers type
Pictures of angels - Seraphim type
Pictures of angels - Principalities type
Pictures of angels - Archangels type

3.3 چرا فرشتگانی که در بالا به تصویر کشیده شده اند بال ندارند ؟

فرشتگان با بال به طور سنتی به تصویر کشیده شده اند. با این حال تحقیقات معنوی توسط اس اس ار اف نشان داده است که تنها 30% از فرشتگان بال دارند. 70% از فرشتگان بال ندارند. 30% از فرشتگان که بال دارند از پایین ترین سطح فرشتگان هستند. آنها با انسان ها رابطه دارند که خواسته های دنیوی بسیار کم اهمیت آنها را برآورده کنند. فرشتگان سطح بالا بال ندارند.

ویدیو: تصاویر فوق بر اساس دانش ناآشکاری از فرشتگان دیده شده است که توسط سالکی که تمرین معنوی تحت هدایت اس اس ار اف دارد کشیده شده است . در زیر گزیده ای از مصاحبه با خانم یویا والی است در حالی که او نقاشی بر اساس دانش ناآشکار از فرشتگان را به تصویر در آوردند.

یویا مشکل گفتار و شنوایی دارد و به همین دلیل این ویدئو دارای زیر نویس است . ( برای مشاهده این ویدئو شما نیاز به یک نسخه اخیر از آدوب فلش پلیر- Adobe Flash Player را دارید. برای دانلود آخرین نسخه اینجا را کلیک کنید.)

 

 

3.4 تاثیر ارواح در طراحی براساس دانش ناآشکار

اغلب انرژی های منفی، نمای فرشتگان را می گیرند و مردم را گمراه می کنند با شکلهای غیرواقعی از فرشتگان با بال . در این روش اغلب اشباح (ارواح حبیث، شیاطین، انرژی های منفی، و غیره) سعی در گمراه کردن افرادی می کنند که نیروهای ماورایی دارند. همانطوریکه افراد بسیاری با قدرت ماورایی جامعه را راهنمایی می کنند، انرژی های منفی آنها را گمراه می کنند که آنها هم به نوبه خود مردم را غیر عمد با گمراهی راهنمایی می کنند. به همین دلیل است که 90% از موارد، زمانی که فرد با قدرت ماورای به طور متوسط یک فرشته را می بیند ، آن به طور کلی ارواح میباشد. از این رو بسیار مهم است که یک فرد با دید ناآشکار تصاویر آنها را بر اساس دانش ناآشکار با راهنمای معنوی حداقل 70% سطح معنوی تایید بکند.

3.5 فرشتگان نگهبان چه هستند؟

فرشته نگهبان وجود ندارد. برخی از اجداد که تمایل عمیق به ارتباط و کمک به اعضای خانواده خود در امور دنیوی دارند. این اجداد در گذشته ممکن است با فرشتگان نگهبان اشتباه گرفته شوند. اجداد در محدوده سطح معنوی بین 20-30% می تواند تنها برای لذایذ دنیوی کمک کنند. فقط کسانی که اجداد بالاتر از 50% سطح معنوی دارند می تواند به پیشرفت معنوی کمک کند.

3.6 آیا فرشتگان مذکر یا مونث هستند ؟

فرشتگان می توانند به صورت مذکر و یا مونث باشند. تنها هستی های ناآشکار و اجسام ناآشکار بالا منطقه ناآشکار از ، بهشت به عنوان مثال در ( ماهالوکا – Mahaloka) و غیره با توجه به سطح معنوی بالا بیش از 60% ( ساماشتی ) یا 70% (ویاشتی ) با هیچ نوع جنسیت شناسایی نمیشوند.

3.7 ترکیب فرشتگان براساس پایه ی ناآشکارچیست؟

Types of angels - Proportion of subtle components in angelsدر نمودارزیر نسبت درصد ی از سه جزء اساسی ناآشکار در فرشتگان نشان داده شده است .

لطفا" مقاله ترکیب سه جز، اصلی ناآشکار جهان ساتوا، راجا و تاما، چه هستند مراجعه شود.

 

 

 

 

 

 

 

4. سایر سئوالات متداول در مورد فرشتگان

4.1 آیا فرشتگان را میتوانیم بینیم؟

همانطور که فرشتگان موجودات ناآشکار هستند و آنها با چشم عادی انسان قابل مشاهده نیستند. آنها در مقابل ما ظاهر نمی شوند. آنها را فقط می توان با کمک ادراک فعال ماورایی ESP یا حس ششم دید. مکانیسم برقراری با ما ( انسان ها) از طریق قرار دادن افکار در ذهن ما حاصل می شود.

4.2 چه تعدادی فرشتگان در آنجا وجود دارد؟

در آنجا فرشتگان بی حد و حصر وجود دارد.

4.3 فرشتگان به چه اندازه به خدا نزدیک هستند ؟

با توجه به سطح معنوی نسبتا کم فرشتگان ( یعنی 29-34%) ، آنها از خدا خیلی دور هستند. (یکی که سطح معنوی 100% داشته باشد به خدا نزدیک است .)

4.4 آیا فرشتگان قادر به جوابگویی دعاهای ما در مورد برآورده کردن خواسته های دنیوی هستند؟

نه ، فرشتگان قادر به جوابگویی دعاهای ما نیستند. به عنوان مثال آنها نمی توانند هر گونه نفع یا چیزی را بوسیله خودشان برای انسان بدست بیاورند. در بسیاری موارد آنها فقط می توانند با قرار دادن افکار در ذهن افراد آنهارا در امور دنیوی هدایت کنند. این فقط 5% در زمان اتفاق می افتد.

4.5 اگرما پاسخ دعای خود را از فرشتگان دریافت نکنیم سپس چه کسی به دعای ما پاسخ می دهد؟

دعا بوسیله اجداد درگذشته و یا ارواح پاسخ داده میشود. با این حال آنها در تلاش ابدی برای بدست آوردن کنترل بر انسان به منظور بهره برداری و یا ارضای هوس های خود هستند، ارواح و یا نیاکان از دعا سو؛ استفاده کرده با برآورده کردن آرزوی کوچک فرد را ارضا، می کنند. با این حال، درروند انجام تمایل، فرد را در انرژی سیاه خود غرق می کنند. سپس آنها را قادر میسازد فرد را کنترل و باعث ناراحتی آنها شوند. لطفا به مقاله ، " چرااجداد عزیز من و دیگر اجداد میخواهند به من درد بدهند؟ " مراجعه شود.

4.6 آیا فرشتگان ما را از انرژی های منفی محافظت می کند؟

فرشتگان با توجه به سطح معنوی کم خود حتی نمی تواند با ارواح سطح پایین مبارزه کنند و از این رو قادر نیستنداز ما محافظت کنند.

4.7 آیا فرشتگان شایسته پرستش هستند؟

آنها نمی توانند به دعاهای ما پاسخ بدهند و برای رشد معنوی به ما کمک بکنند. از این رو آنها شایسته پرستش نیستند.

 

5. به طور خلاصه

  • فرشتگان در پایین ترین سطح در سلسله مراتب ناآشکار مثبت در جهان هستند. تنها وظایف آنها این است که برای خدایان سطح پایین تر در منطقه ناآشکار بهشت و انسان های شایسته یا بدن های نااشکار در منطقه پایین پیام برسانند.

  • از آنجا که آنها نمی توانند ما را از لحاظ معنوی هدایت یا در مقابله انرژی های منفی محافظت کنند ، آنها شایسته پرستش نیستند.

  • همواره اشباح (ارواح خبیث، شیاطین، انرژی های منفی، و غیره) از شیفتگی انسا ن نسبت به فرشتگان سو؛استفاده می کنند. آنها هم به شکل فرشتگان می گردند و افراد با قدرت ماورایی را به گمراه می کشند که او هم به نوبه خود ناخواسته جامعه را گمراه می کند.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
چهار شنبه 23 دی 1394 ساعت 11:51 | بازدید : 486 | نوشته ‌شده به دست دکتر مولایی | ( نظرات )


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
چهار شنبه 23 دی 1394 ساعت 11:51 | بازدید : 405 | نوشته ‌شده به دست دکتر مولایی | ( نظرات )


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
چهار شنبه 23 دی 1394 ساعت 11:50 | بازدید : 388 | نوشته ‌شده به دست دکتر مولایی | ( نظرات )


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
چهار شنبه 23 دی 1394 ساعت 11:50 | بازدید : 430 | نوشته ‌شده به دست دکتر مولایی | ( نظرات )


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
چهار شنبه 23 دی 1394 ساعت 11:50 | بازدید : 411 | نوشته ‌شده به دست دکتر مولایی | ( نظرات )


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
چهار شنبه 23 دی 1394 ساعت 11:50 | بازدید : 385 | نوشته ‌شده به دست دکتر مولایی | ( نظرات )


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
چهار شنبه 23 دی 1394 ساعت 11:49 | بازدید : 396 | نوشته ‌شده به دست دکتر مولایی | ( نظرات )


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
چهار شنبه 23 دی 1394 ساعت 11:49 | بازدید : 360 | نوشته ‌شده به دست دکتر مولایی | ( نظرات )


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0