عضو شوید



:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



به وبلاگ من خوش آمدید

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان تنهاترین تنهاها و آدرس loverose.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار مطالب

:: کل مطالب : 1106
:: کل نظرات : 37

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 6
:: باردید دیروز : 1
:: بازدید هفته : 3120
:: بازدید ماه : 5323
:: بازدید سال : 12851
:: بازدید کلی : 171072

RSS

Powered By
loxblog.Com

روح . چن . جن . ارواح . شیطان . خدا . ترسناک

پنج شنبه 6 فروردين 1394 ساعت 16:41 | بازدید : 236 | نوشته ‌شده به دست دکتر مولایی | ( نظرات )
عربستان به یمن حمله کرد/ حمایت آمریکا از عملیات/ سرنگون شدن دو جنگنده سعودي
 

تصویری از وزیر دفاع عربستان سرگرم نظارت بر عملیات این کشور در یمن

حمله به یمن در حالی صورت گرفت که انصارالله پس از کنترل خود بر صنعا، در حال پیشروی به سمت مقر دولت عبدربه منصور هادی در جنوب این کشور هستند.

به گزارش الف، عربستان سعودی بامداد پنج‌شنبه به بهانه حمایت از رئیس‌جمهور مستعفی یمن، در این کشور دست به اقدام نظامی زده و گفته می‌شود که چندین نقطه را هدف قرار داده است. عادل الجبیر نماینده عربستان در سازمان ملل گفته است که حملات این کشور بیش از یک شهر و یک منطقه را در یمن شامل می‌شود. وی مدعی شد که ریاض برای حمایت و پشتیبانی از «دولت مشروع» یمن دست به مداخله نظامی در این کشور زده است.

نماینده عربستان در سازمان ملل گفته است که آمریکا در این عملیات حضور مستقیم ندارد، اما ۱۰ کشور دیگر در آن مشارکت دارند.
به گزارش فارس، همزمان مصر اعلام کرده است که از عملیات عربستان در یمن حمایت «سیاسی و نظامی» می‌کند. شبکه دولتی این کشور به نقل از وزارت خارجه مصر گزارش داده که قاهره در حال رایزنی با ریاض است تا در هماهنگی با اعضای شورای همکاری خلیج فارس، در عملیات نظامی مشارکت کند.

سی‌ان‌ان نوشته است که عربستان در تلاش است تا در آسمان یمن منطقه پرواز ممنوع ایجاد کند.

انصارالله: با قدرت پاسخ می‌دهیم/آل سعود بهای تجاوز را خواهد پرداخت

در مقابل «علی العماد» عضو ارشد جنبش انصارالله به شبکه سی‌ان‌ان گفته است که مردم یمن با قدرت به تجاوز خارجی پاسخ می‌دهند.

وی در این مورد گفت: «این تجاوزی آشکار است و ما با آن مقابله به مثل می‌کنیم. اقدام سعودی‌ها تمام مردم یمن را متحد کرده و آل سعود بهای این اقدام را خواهد پرداخت.»

آقای عماد همچنین گفت بعید است عربستان اقدام به اعزام نیروی زمینی کند، اما در صورتی که دست به چنین کاری بزند، قطعا شکست خواهد خورد. سی‌ان‌ان نوشته است که جنگنده‌های عربستان مراکز حضور نیروهای مردمی و انبارهای تسلیحاتی را هدف قرار داده‌اند. یکی از خبرنگاران حاضر در صنعا می‌گوید صدای صدها انفجار را شنیده است.

این شبکه همچنین به نقل از یک مقام ارشد شورای همکاری خلیج فارس، نوشته است که این سازمان به زودی بیانیه‌ای صادر و اعلام می‌کند که به درخواست عبد ربه منصور هادی رئیس‌جمهور مستعفی و فراری یمن، وارد عمل شده است.

احتمال حمایت اطلاعاتی آمریکا از عملیات

سی‌ان‌ان نوشته است که هنوز عربستان درخواستی مطرح نکرده، اما ممکن است که حمایت هوایی، تصاویر ماهواره‌ای و اطلاعات را از آمریکا خواستار شود.

یک مقام ارشد آمریکایی هم گفته است: «ما می‌توانیم با کمک‌های لجستیکی و اطلاعاتی و چیزهایی شبیه به این، کمک کنیم، اما مداخله نظامی‌ای از سوی آمریکا نخواهد بود.»

فرود چتربازان کشورهاي عرب خليج فارس در عدن 
انیس منصور خبرنگار یمنی از فرود چتربازان نظامی کشورهای عرب خلیج فارس در شهر عدن واقع در جنوب این کشور خبر داد. به گزارش خبرگزاری سما از عدن، وی تصریح کرد جنگنده های این کشورها شمار زیادی چترباز را در شهر عدن فرود آورده اند.

به گزارش واحد مرکزی خبر، این تحولات همزمان با بیانیه کشورهای عرب حوزه خلیج فارس در خصوص آغاز عملیات طوفان قاطعیت در برابر حوثی های یمن و حملات شدید هوایی به مواضع این گروه و علی عبدالله صالح در صنعا و شماری از استان های این کشور صورت گرفته است.

یمن دو جنگنده سعودی برفراز صنعا را سرنگون کرد
خبرنگار شبکه خبری العالم از صنعا گزارش داد که واحد پدافند هوایی ارتش یمن توانسته است دو فروند هواپیمای متجاوز ارتش رژیم سعودی را بر فراز صنعا سرنگون کند. وی به نقل از پایگاه وزارت دفاع یمن افزود: واحدهای پدافند هوایی ارتش یمن به مقابله با چند حمله هوایی ارتش رژیم سعودی به پایگاه هوایی الدیلمی در شهر صنعا پرداختند.
 
 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
پنج شنبه 6 فروردين 1394 ساعت 16:40 | بازدید : 237 | نوشته ‌شده به دست دکتر مولایی | ( نظرات )


یمنلحظه به لحظه با تجاوز به یمن

حمله هوایی عربستان با حمایت آمریکا به یمن/تعداد شهدا به ۲۵ نفر رسیده است

خبرگزاری تسنیم: عربستان سعودی با همکاری مصر، آمریکا و کشورهای حاشیه خلیج فارس حملات هوایی گسترده‌ای را علیه برخی اهداف در داخل خاک یمن انجام دادند.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، عربستان سعودی با همکاری آمریکا، مصر، بحرین، امارات، قطر و کویت به یمن حمله کرد. این عملیات که با پشتیبانی و چراغ سبز آمریکا صبح امروز آغاز شده است "طوفان اراده" نامیده شد.

برخی گزارش‌های حاکی از همکاری پاکستان و ترکیه با ائتلاف به رهبری عربستان در حمله به یمن هستند.

در جریان این حملات هوایی تاکنون 25 نفر از شهروندان یمنی شهید شده‌اند.

بر اساس آخرین اخبار کشورهای سودان شمالی، اردن و مغرب نیز در تجاوز به خاک یمن شرکت کرده‌اند. شبکه خبری العربیه اعلام کرده است که عربستان سعودی وعده داده 100 هواپیمای جنگی و 150 هزار نیروی نظامی‌ به یمن گسیل دارد.

 

15:12 وزارت خارجه عراق در بیانیه‌ای حمله نظامی عربستان به یمن را غیر قابل قبول خواند.

15:09 وزارت خارجه ترکیه با انتشار بیانیه‌ای از تجاوز عربستان سعودی به یمن و بمباران این کشور اعلام حمایت کرد.

13:50 رسانه‌های خبری از بسته شدن تمامی بندرهای اصلی یمن به دلیل درگیری‌های شدید در این کشور خبر می‌دهند. (لینک خبر)

13:49 هواپیمایی غیرنظامی عربستان از تعلیق موقت پروازهای داخلی و بین المللی در چند فرودگاه این کشور خبر داد. (لینک خبر)

13:26 شبکه خبری اسکای‌نیوز نوشت محمود عباس، رئیس‌ تشکیلات خودگردان فلسطین، از حمله عربستان سعودی به یمن حمایت کرد.

تصاویر کودکان یمنی که در حملات هوایی آل‌سعود جان باخته‌اند

13:16 روسیه با ابراز نگرانی شدید از تحولات در یمن خواستار توقف فوری درگیری‌ها در این کشور و آغاز گفت‌وگوها شده است. (لینک خبر)

13:04 شبکه المسیره یمن به نقل از منابع یمنی با هشدار به عربستان درباره عواقب خطرناک ماجراجویی نظامی اش در یمن تاکید کرد طی ساعات آینده برای جنگ تمام عیار علیه عربستان فراخوان داده خواهد شد. (لینک خبر)

12:57 ظریف خواهان توقف فوری اقدامات نظامی در یمن شد. وزیر امور خارجه کشورمان که برای مذاکرات هسته‌ای در لوزان سوئیس به سر می‌برد در واکنش به تحولات یمن گفت ایران از ابتدای بحران یمن خواستار گفتگوی میان گروه‌های یمنی بوده‌ است. (لینک خبر)

12:54 منابع خبری اعلام کردند که رئیس جمهور مستعفی یمن پس از فرار از یمن به عمان گریخته است. (لینک خبر)

12:12 سخنگوی وزارت امور خارجه ایران در بیانیه‌ای حمله هوایی عربستان سعودی به یمن و کشتار شهروندان این کشور را محکوم کرد. (لینک خبر)

11:53 منابع خبری از کنترل بندر المخاء در تنگه باب المندب و نیروگاه تولید برق تعز خبر دادند. (لینک خبر)

11:23 روزنامه البیان امارات اعلام کرد که نیروهای حوثی کنترل فرودگاه عدن را بار دیگر در دست گرفتند.

یمنی‌ها در حال خارج کردن قربانیان حمله هوایی عربستان از زیر آوار در صنعا

11:20 در حالی که برخی از رسانه‌های منطقه و فرامنطقه‌ای تلاش کردند با انتشار اخبار کشته شدن رهبران انصارالله فضای جنگ روانی در یمن را در دست بگیرند، جنبش انصارالله خبر شهادت رهبران خود را تکذیب کرد. (لینک خبر)

11:05 عربستان سعودی به کشتی‌های مستقر در دریای سرخ هشدار داده که به سواحل و بنادر یمن نزدیک نشوند.

11:02 گزارش‌ها حاکی از این است که نیروهای طرفدار منصور هادی، رئیس‌جمهور سابق یمن، کنترل فرودگاه عدن را در دست گرفته‌اند.

10:48 خبرگزاری آناتولی اعلام کرد تعداد کشته‌های تجاوز هوایی عربستان سعودی به یمن به 25 نفر افزایش یافته است. (لینک خبر)

10:25 ائتلاف مخالفین دولت بشار اسد اعلام کرد که از تجاوز به یمن حمایت می‌کند.

10:16 کاخ سفید اتاق عملیاتی برای حمایت از تجاوز به یمن به ریاست باراک اوباما، رئیس‌جمهور آمریکا، تشکیل داد. (لینک خبر)

10:08 عمان حاضر به مشارکت در تجاوز به یمن نشد. (لینک خبر)

09:57 ناوگان دریایی کشورهای غربی در دریای سرخ و باب المندب از تجاوز به یمن حمایت لجستیکی و اطلاعاتی می‌کند. (لینک خبر)

09:53 اولین موشک جنبش انصار الله به سوی عربستان سعودی شلیک شد. (لینک خبر)

09:35 خبرنگار العالم به نقل از شاهدان عینی اعلام کرد دو جنگنده سعودی برفراز صنعا سقوط کردند. (لینک خبر)


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
پنج شنبه 6 فروردين 1394 ساعت 16:40 | بازدید : 232 | نوشته ‌شده به دست دکتر مولایی | ( نظرات )


جنگ عربستان یمنگزارش خبری تحلیلی تسنیم/

رمزگشایی از حمله هوایی عربستان به یمن

خبرگزاری تسنیم: حاکمان سلطه‌گر عربستان حتی منتظر نشست نمایشی اتحادیه عرب برای بررسی گزینه نظامی در یمن نماندند و بامداد روز پنجشنبه به‌دستور سلمان‌بن عبدالعزیز جنگ خونین عربستان علیه مردم یمن آغاز شد، جنگی که در اولین ساعات ده‌ها شهید به جای گذاشت.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، رژیم آل‌سعود از بامداد امروز ماجراجویی نظامی خطرناکی را علیه یمن و مردم این کشور آغاز کرده است، جنگی که حمایت هم‌پیمانان منطقه‌ای عربستان را نیز در پی داشته و تاکنون منجر به شهادت بیش از 25 نفر از شهروندان یمنی شده است.

 

مشروعیت‌بخشی به تجاوز نظامی با چمدان‌های دلار

البته طبیعی است که رژیم عربستان برای مشروعیت بخشی به تجاوز نظامی به خاک یمن، با دلارهای نفتی خود، چند کشور ضعیف و وابسته را با خود همراه کند تا در کشتار و ویرانی در یمن به یاری آل‌سعود بشتابند که به‌گفته عادل الجبیر سفیر آل‌سعود در آمریکا، بیش از 10 کشور در جنگ علیه یمن، عربستان را همراهی می‌کنند.

سفیر رژیم عربستان در واشنگتن، هدف از تجاوز نظامی آشکار به یمن را حمایت از عبدربه منصور هادی رئیس جمهوری مستعفی دانسته است.

رژیم عربستان که هیچ مشروعیت مردمی ندارد، برای موجه خواندن جنگ علیه یمن، چند کشور را با خود همراه کرده است و عادل الجبیر سفیر آل‌سعود در واشنگتن مدعی شده است هدف از این حملات، حمایت از دولت مشروع و قانونی و جلوگیری از سیطره انصارالله بر یمن است تا با این اظهارات، مشخص شود که عربستان تا چه‌حد در یمن دخالت می‌کند و برای مردم این کشور و سرنوشت آنها تصمیمات خطرناکی می‌گیرد.

آن‌طور که الجبیر گفته، جنگ عربستان علیه یمن در ابتدا شامل حملات هوایی است و نیروهای زمینی سعودی در حال آماده‌باش هستند تا در صورت لزوم وارد عمل شوند که نشان می‌دهد آل‌سعود درصدد ماجراجویی نظامی زمینی در یمن است که قطعاً تبعات ویرانگری برای این رژیم خواهد داشت. در بیانیه پنج کشور عربی شامل عربستان، بحرین، امارات، قطر و کویت موسوم به بیانیه ریاض ادعا شده است: "به‌خاطر حمایت از مردم یمن و به‌درخواست جناب عبدربه منصور هادی رئیس جمهوری آن تصمیم گرفتیم مردم یمن را از تجاوز شبه‌نظامیان حوثی که همچنان ابزار قدرت‌های خارجی هستند که از برهم زدن امنیت و ثبات یمن برادر دست برنمی‌دارند، نجات دهیم".

سفیر آل‌سعود در آمریکا گفته است: ما هر اقدامی را که لازم باشد در یمن انجام خواهیم داد. این اظهار نظر نشان می‌دهد که حاکمان عربستان، ارزشی برای استقلال و آزادی و تعیین سرنوشت ملت یمن قائل نیستند و همچنان از موضع بالا و ارباب و رعیتی به مردم یمن نگاه می‌کنند و به پیامدهای هولناک ماجراجویی در این کشور توجهی ندارند.

 

مدعیان قانون‌گرایی حامی جنگ‌افروزی آل‌سعود علیه مردم یمن

متأسفانه در این میان، آمریکا و مدعیان قانون گرایی و کسانی که همواره دم از قوانین بین المللی و جامعه جهانی و تعابیر و اصطلاحات دهان‌پرکن برای فریب افکار عمومی جهان می‌زنند، به رژیم آل‌سعود برای تجاوز نظامی به یمن چراغ سبز نشان داده‌اند که البته با توجه به بهره برداری فراوان آنها از منابع طبیعی مردم عربستان که دلارهای نفتی آن تنها به جیب آل‌سعود و هزاران شاهزاده آن می‌رود، همراهی کاخ سفید با ماجراجویی سعودی‌ها در یمن کاملاً طبیعی باشد.

الجبیر به کشورهای شرکت کننده در جنگ علیه یمن اشاره نکرده، اما از مشورت با هم‌پیمانان آل‌سعود به‌ویژه آمریکا سخن گفته تا مشخص شود این جنگ بدون چراغ سبز آمریکا نبوده است. کاخ سفید اعلام کرده است که باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا با ارائه حمایت‌های لجستیکی و اطلاعاتی با تجاوز نظامی به یمن به‌سرکردگی عربستان موافقت کرده است. بر اساس بیانیه کاخ سفید، هرچند نظامیان آمریکایی در عملیات نظامی مستقیم علیه یمن مشارکت ندارند، اما هسته برنامه ریزی مشترک با عربستان برای هماهنگ کردن حمایت نظامی و اطلاعاتی آمریکا از این حمله را تشکیل داده است.

 

عمان مخالف ماجراجویی آل‌سعود در منطقه

در تجاوز نظامی آل‌سعود به یمن، یک کشور عربی حاشیه خلیج فارس مشارکت ندارد که معنایش مخالفت با چنین ماجراجویی است، کشور عمان مدتهاست که استقلال در تصمیم گیری و مخالفت خود را با سیاست‌های سلطه طلبانه و جنگ افروزانه آل‌سعود در منطقه در موضع گیری‌ها و تحریم نشست‌های مختلف در پایتخت‌های عربی حاشیه خلیج فارس به جهانیان نشان داده است.

عدم شرکت عمان در جنگ عربستان علیه یمن، بهترین دلیل و مدرک بر نامشروع و غیرقانونی بودن این تجاوز است که آل‌سعود تلاش می‌کند با مستمسک قرار دادن همراهی چند کشور خاص به آن مشروعیت قانونی بدهد و حتی رسانه‌های سعودی ادعا می‌کنند که جنگ عربستان علیه یمن با استناد به منشور و قوانین بین الملل آغاز شده است. امارات که دنباله‌روی‌اش از سیاست‌های عربستان در همه زمینه‌ها چنان آشکار است که برخی امارات را یکی از امارت‌های آل‌سعود قلمداد می‌کنند. سرسپردگی شیوخ امارات به آل‌سعود به‌حدی است که حتی در ماجرای مربوط به وزیر خارجه سوئد، امارات در اقدامی شگفت‌آور، سفیر خود را از سوئد فرا خواند. بحرین هم که در وابستگی حاکمان غیرمنتخب و سرکوبگرش به آل‌سعود شکی نیست، قطر و کویت هم قدرت رویارویی با حاکمان عربستان را ندارند و در این بین فقط عمان همچنان بر مشی معتدل و رویکرد استقلال طلبانه خود در برابر آل‌سعود پافشاری می‌کند.

 

جزئیات جنگ خونین عربستان علیه مردم یمن

شبکه العربیه سعودی امروز پنجشنبه اعلام کرد عربستان با یک‌صد فروند جنگنده و 150هزار نظامی در عملیات نظامی علیه یمن شرکت دارد. بر اساس گزارش این رسانه، جنگنده‌هایی از مصر، مغرب، اردن، سودان، کویت، امارات، قطر و بحرین هم عربستان را در تجاوز نظامی علیه یمن همراهی می‌کنند. این شبکه اعلام کرد مصر، پاکستان، اردن و سودان هم آمادگی خود را برای مشارکت در حمله زمینی به یمن اعلام کرده‌اند.

 

شهید و زخمی‌شدن ده‌ها غیرنظامی در اولین ساعات تجاوز عربستان

شبکه المسیره از شهید و زخمی شدن ده‌ها غیرنظامی بی‌دفاع در حملات وحشیانه عربستان و متحدانش به یمن خبر داده است. جنگنده‌های سعودی، یک منطقه مسکونی در شمال صنعاء را بمباران کرده‌اند که بر اثر آن ده‌ها غیرنظامی شهید و زخمی شده‌اند.

به هر تقدیر هرچند از ابتدای تحولات یمن و از دست رفتن حیاط خلوت آل‌سعود در پی انقلاب مردمی اخیر در یمن، احتمال دخالت نظامی عربستان در یمن وجود داشت، اما شکی نیست که این ماجراجویی خونین، هزینه‌های سنگینی برای حاکمان عربستان و دیگر کشورهای متجاوز خواهد داشت که قابل پیش‌بینی نیست و آتشی که آل‌سعود با جنگ افروزی در یمن افروخته‌اند، قطعاً دامان آنها و کشورهای متخاصم همراه با آنها را خواهد گرفت، نکته‌ای که پیش از تجاوز عربستان از زبان انقلابیون یمن اعلام شد و آل‌سعود را از دست زدن به ماجراجویی نظامی علیه یمن برحذر داشت.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
پنج شنبه 6 فروردين 1394 ساعت 16:18 | بازدید : 335 | نوشته ‌شده به دست دکتر مولایی | ( نظرات )

یأجوج و مأجوج

یأجوج و مأجوج
بسم الله الرحمن الرحیم
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ

یأجوج و مأجوج:

در مورد یأجوج و مأجوج نظرات متفاوت و بعضاً متضاد با هم ارائه شده است. دوستان حتی با گشت و گذار در محیط مجازی اینترنت هم میتوانند تعدد نظرات را ببینند. اما سعی بنده در ابن مختصر این بوده که صرف نظر از یررسی نظرات فقط ۲ مورد از سرفصل ها( و نه همه) را بیان کنم.

۱) یأجوج و مأجوج انسان نیستند. موجوداتی از جن یا نسناس یا طائفه ای دیگر هستند:

قائلین به این نظر دلایل روایی و عقلی برای خود دارند:
می گویند:

حَتَّى إِذَا فُتِحَتْ یأْجُوجُ وَمَأْجُوجُ وَهُمْ مِنْ کُلِّ حَدَبٍ ینْسِلُونَ(الأنبیاء/۹۶)

تا آن زمان که «یأجوج» و «مأجوج» گشوده شوند؛ و آنها از هر محل مرتفعی بسرعت عبور می‌کنند.

میتوانید برای فهم بهتر به تفاسیر شیعه و سنی رجوع بفرمایید

احادیث:

۱- در کافى (روضه ۲۲۰) بسندش از ابن عباس، گفت: پرسش شد امیر المؤمنین علیه السّلام از خلق، فرمود: خدا ۱۲۰۰ در خشکى آفریده و ۱۲۰۰ در دریا و ۷۰ جنس از آدمیزاده، و همه مردم فرزند آدمند جز یأجوج و مأجوج.
آسمان و جهان-ترجمه کتاب السماء و العالم بحار، ج۴، ص: ۹۰منبع:نرم افزار گنجینه روایات نور

۲- در روى زمین هفت امت بهفت زبان باشند که تو بر همه مبعوثى، میان دو امت پهناى زمین فاصله است و میان دو امت درازى زمین و ۳ امت در میان زمین باشند ((و آنها پرى و آدمى و یاجوج و مأجوجند))، دو امت در دو طرف طول زمین آنکه در مغربست «ناسک» خواننده و آنکه در مشرق است «منسک» و امتى که درکناره جنوب زمین است «هاویل» باشد و آنکه در کناره شمال است «قاویل».
آسمان و جهان-ترجمه کتاب السماء و العالم بحار، ج۴، ص: ۹۲
منبع:نرم افزار گنجینه روایات نور

۳- ثعلبى گفته دانایان باخبار قدماء گفتند: چون ذو القرنین از کار امم اطراف زمین پرداخت و بشرق و غرب چرخید بسوى امم میانه زمین رو آورد ((از پرى و آدمى و یأجوج و مأجوج)) و در میان راه در پایان شرقى سرزمین ترک امتی خوب از آدمیان باو گفتند: اى ذى القرنین میان این دو کوه آفریدههائى از خدا باشند که بآدمى نمانند و بجانوران مانند، گیاه بیابان خورند و جانداران و وحوش را شکار کنند و همه حشرات زمین را از مار و عقرب و هر جانورى را میخورند که خدا آفریده، و خدا خلقى ندارد بمانند آنها فزون شوند، و اگر مدتى بگذرد آنقدر فزون شوند که بىتردید روى زمین را پر کنند و مردم آن را بیرون کنند و بر آنها غلبه کنند و تباهى ببار آورند، و سالى نگذرد که ما نگرانیم سر آنها از میان این دو کوه بر ما بتازد.
منبع:نرم افزار گنجینه روایات نور

۴- طبرسى- ره- در (ج ۶ ص ۴۹۴) مجمع گفته: در شرح قول خدا «راستى یأجوج و مأجوج مفسدند در زمین» که: بمردم خروج میکردند و آنها را میکشتند و گوشت آنها و گوشت حیواناتشان را میخوردند، گفتهاند: در بهار خروج میکردند و همه سبزهها را میخوردند و هر چه خشک بود میبردند، از کلبى گفتهاند مقصود اینست که در آینده فساد خواهند کرد، و در خبر است از حذیفه که پرسیدم از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله از یأجوج و مأجوج فرمود: 
یأجوج یک امتند و مأجوج امت دیگر هر کدام ۴۰۰ امتند که نمیرد از آنها تنى تا هزار مرد از نژاد خود را بیند که اسلحه بر دوش است.

گفتم: یا رسول اللَّه وصف کن آنها را براى ما، فرمود: سه دستهاند یکدستهشان چون آذرند گفتم: یا رسول اللَّه، آذر چیست؟ 

فرمود: درختى است بلند در شام، و دستهاى درازا و پهناشان یکیست و اینانند که هیچ کوه و آهنى برابرشان نایستد و دسته دیگرى باشند که یک گوش خود را فرش کنند و دیگرى را لحاف و بفیل و هر وحش و شتر و خنزیر بر نخورند جز آنکه آن را بخورند، هر کدامشان بمیرد او را بخورند پیشقراولشان بشام رسد و دنبالهشان در خراسان باشد، آب رودهاى مشرق را بنوشند و آب دریاى خزر را. وهب و مقاتل 
گفتهاند: از فرزندان یافث بن نوح پدر ترکهایند، سدى گفته ترکها دستهاى غارتگر بودند از یأجوج و مأجوج و چون سد را ذو القرنین بست بیرون آن ماندند 
قتاده گفته: ذو القرنین سد را بروى ۲۱ عشیره بست و یکى بیرون سد ماند و آنان ترکند، کعب گفته: نژادى شاذّند از آدمیزادهها چون آدم روز محتلم شد و نطفهاش باخاک آمیخت و خدا از آن آب و خاک یأجوج و مأجوج را آفرید از پدر بما پیوستهاند نه از مادر، این دور از باور است.
و اما دومین آیه ای که نقل شده است در قرآن کریم:
حَتَّى إِذَا فُتِحَتْ یأْجُوجُ وَمَأْجُوجُ وَهُمْ مِنْ کُلِّ حَدَبٍ ینْسِلُونَ(الأنبیاء/۹۶)

تا آن زمان که «یأجوج» و «مأجوج» گشوده شوند؛ و آنها از هر محل مرتفعی بسرعت عبور می‌کنند.

اینجا اشاره به خراب شدن سد دارد که هنوز رخ نداده است

و از آن گذشته اشاره به موجوداتی دارد که از هر بلندی با سرعت عبور مینماید

یک نظر بسیار جالب:
به این آیات قرآن کریم در سوره ی مبارکه ی کهف توجه کنید:
ثمَّ أَتْبَعَ سبَباً(۹۲) حَتی إِذَا بَلَغَ بَینَ السدَّیْنِ وَجَدَ مِن دُونِهِمَا قَوْماً لا یَکادُونَ یَفْقَهُونَ قَوْلاً(۹۳) قَالُوا یَذَا الْقَرْنَینِ إِنَّ یَأْجُوجَ وَ مَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فی الأَرْضِ فَهَلْ نجْعَلُ لَک خَرْجاً عَلی أَن تجْعَلَ بَیْنَنَا وَ بَیْنَهُمْ سدًّا(۹۴) قَالَ مَا مَکَّنی فِیهِ رَبی خَیرٌ فَأَعِینُونی بِقُوَّه أَجْعَلْ بَیْنَکمْ وَ بَیْنهُمْ رَدْماً(۹۵) ءَاتُونی زُبَرَ الحَْدِیدِ حَتی إِذَا ساوَی بَینَ الصدَفَینِ قَالَ انفُخُوا حَتی إِذَا جَعَلَهُ نَاراً قَالَ ءَاتُونی أُفْرِغْ عَلَیْهِ قِطراً(۹۶) فَمَا اسطعُوا أَن یَظهَرُوهُ وَ مَا استَطعُوا لَهُ نَقْباً(۹۷) قَالَ هَذَا رَحْمَهٌ مِّن رَّبی فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ رَبی جَعَلَهُ دَکاءَ وَ کانَ وَعْدُ رَبی حَقًّا(۹۸)

ترجمه نمیکنم که مراجعه کنید به قرآن
صحبت از ۲ سد است که یأجوج و مأجوج میخواهند آن را خراب کنند تا راه برایشان باز شود و دوباه بیاییند و در زمین فساد کنند. حال ببینید در ۱۱ سپتامبر چه کسانی به صورت نمادین (یا واقعی؟؟) ۲ ساختمان کنار هم را خاب کردند تا بتوانند سد را بشکنند و عده ای را به جهان مادی وارد کنند؟ 

و دلایل عقلی که پیروان نظریه ی انسان نبودن یأجوج و مأجووج دارند از این قبیل است:
سدی که ذوالقرنین ساخته باید یک جائی از این کره زمین باشد و قوم یاجوج و ماجوج پشت ان محصور باشند 

حال در این دوره تکنولوژی که همه جای این قره خاکی حتی جزئی ترین مکان کشف شده در اعماق دریاها

این قوم یاجوج و ماجوج که پشت سد حصر شده اند کجای زمین هستند که هنوز کشف نشده اند؟

به نص صریح قران این هجوم این قوم از علائم حتمیه یک اتفاق عظیم است حال یا قیامت یا ظهور منجی علیه السلام 

ضمنا این قوم به سرعت مافوق تصور از هر مانعی عبور می کنند حتی اگر بلند و مرتفع باشد 

و بسیار مفسد و وحشی هستند 

انطباق بدهید کدام نوع بشری که تا کنون کشف شده اینگونه اند

اما اصلی ترین دلیل و کوبنده ترین دلیل 

بنا به همان نص صریح این قوم باید زنده باشند که از پشت سد ظاهر شوند درسته؟

این چه نژاد بشری است که از زمان ذوالقرنین تا کنون دوام دارد؟

فقط کمی تفکر کنید حقایق ژرف تر از انند که فکر می کنید.

۲) یأجوج و مأجوج انسان هستند.
مرحوم علامه طباطبایی رحمه الله علیه در مورد روایت یأجوج و مأجوج می فرمایند:

مفسرین و مورخین در بحث پیرامون این داستان دقت و کنکاش زیادى کرده و سخن در اطراف آن به تمام گفته اند، و بیشترشان برآنند که یاجوج و ماجوج امتى بسیار بزرگ بوده اند که در شمال آسیا زندگى مى کرده اند، و جمعى از ایشان اخبار وارد در قرآن کریم را که در آخر الزمان خروج مى کنند و در زمین افساد مى کنند، بر هجوم تاتار در نصف اول از قرن هفتم هجرى بر مغرب آسیا تطبیق کرده اند، زیرا همین امت در آن زمان خروج نموده در خونریزى و ویرانگرى زرع و نسل و شهرها و نابود کردن نفوس و غارت اموال و فجایع افراطى نمودند که تاریخ بشریت نظیر آن را سراغ ندارد.
پس این سد در کجا بوده، و سدى آهنى و چنان محکم که از خواصش این بوده که امتى بزرگ را هزاران سال از هجوم به اقطار زمین حبس کرده باشد به طورى که نتوانند از آن عبور کنند کجا است ؟ و چرا در این عصر که تمامى دنیا به وسیله خطوط هوایى و دریایى و زمینى به هم مربوط شده، و به هیچ مانعى چه طبیعى از قبیل کوه و دریا، و یا مصنوعى مانند سد و یا دیوار و یا خندق برنمى خوریم که از ربط امتى با امت دیگر جلوگیرى کند ؟ و با این حال چه معنا دارد که با کشیدن سدى داراى این صفات و یا هر صفتى که فرض ‍ شود رابطه اش با امتهاى دیگر قطع شود ؟
لیکن در دفع این اشکال آنچه به نظر من مى رسد این است که کلمه (دکاء) از (دک ) به معناى ذلت باشد، همچنان که در لسان العرب گفته: (جبل دک ) یعنى کوهى که ذلیل شود. و آن وقت مراد از (دک کردن سد) این باشد که آن را از اهمیت و از خاصیت بیندازد به خاطر اتساع طرق ارتباطى و تنوع وسائل حرکت و انتقال زمینى و دریایى و هوایى دیگر اعتنایى به شان آن نشود.
پس در حقیقت معناى این وعده الهى وعده به ترقى مجتمع بشرى در تمدن و نزدیک شدن امتهاى مختلف است به یکدیگر، به طورى که دیگر هیچ سدى و مانعى و دیوارى جلو انتقال آنان را از هر طرف دنیا به هر طرف دیگر نگیرد، و به هر قومى بخواهند بتوانند هجوم آورند.
مؤید این معنا سیاق آیه: (حتى اذا فتحت یاجوج و ماجوج و هم من کل حدب ینسلون ) است که خبر از هجوم یاجوج و ماجوج مى دهد و اسمى از سد نمى برد.
از این لینک نظر کامل ایشان رو در تفسر المیزان ببینید:
http://www.aviny.com/quran/almizan/jeld-13/mizan-19.aspx#6

نظر یکی از محققین:
یکی از اساتید به نام آقای حسین صادقی در مورد یأجوج و مأجوج می فرماید:
این از مسلمات است که یأجوج ومأجوج بشر و از اولاد آدم و حوا هستند که طغیانگر و شرور هستند واینطور که در احادیث (جعلی) و افسانه های خرافی شایعه شده نیست که نیست که آنها را تشبیه به حیوانات یا درندگان کرده اند یا میگویند هزاران سال عمر میکنند. و ذکر اینها در تورات و انجیل و قرآن شده است. و خداوند متعال در قرآن آنها را وصف فرموده : (قَالُوا یَا ذَا الْقَرْنَیْنِ إِنَّ یَأْجُوجَ وَمَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ) پس این دلالت بر این دارد که آنها مردمی عادی مثل بقیه ی مردم هستند اما مفسدند اما سوال اینجاست که این یاجوج و ماجوج که در آخرالزمان خروج میکنند که هستند و در کجایند؟

برای پاسخ ابتدا خبر یأجوج و مأجوج را در تورات ذکر می کنیم.
حزقیال باب ۳۸
نبوت بضدجوج
۱و کلام‌ خداوند بر من‌ نازل‌ شده‌، گفت‌: 
۲ «ای‌ پسر انسان‌ نظر خود را بر جوج‌ که‌ از زمین‌ ماجوج‌ و رئیس‌ رُوش‌ و ماشَک‌ و توبال‌ است‌ بدار و بر او نبوّت‌ نما. ۳ و بگو خداوند یهوه‌ چنین‌ می‌فرماید: اینک‌ من‌ ای‌ جوج‌ رئیس‌ رُوش‌ و ماشَک‌ و توبال‌ به‌ ضدّ تو هستم‌
۸ بعد از روزهای‌ بسیار از تو تفقّد خواهد شد. و در سالهای‌ آخر به‌ زمینی‌ که‌ از شمشیر استرداد شده‌ است‌، خواهی‌ آمد که‌ آن‌ از میان‌ قوم‌های‌ بسیار بر کوههای‌ اسرائیل‌ که‌ به‌ خرابه‌ دایمی‌ تسلیم‌ شده‌ بود، جمع‌ شده‌ است‌ و آن‌ از میان‌ قوم‌ها بیرون‌آورده‌ شده‌ و تمامی‌ اهلش‌ به‌ امنیت‌ ساکن‌ می‌باشند. 
۱۴«بنابراین‌ ای‌ پسر انسان‌ نبوّت‌ نموده‌، جوج‌ را بگو که‌ خداوند یهوه‌ چنین‌ می‌فرماید: در آن‌ روز حینی‌ که‌ قوم‌ من‌ اسرائیل‌ به‌ امنیت‌ ساکن‌ باشند آیا تو نخواهی‌ فهمید؟ 
۱۵و از مکان‌ خویش‌ از اطراف‌ شمال‌ خواهی‌ آمد تو و قوم‌های‌ بسیار همراه‌ تو که‌ جمیع‌ ایشان‌ اسب‌ سوار و جمعیتی‌ عظیم‌ و لشکری‌ کثیر می‌باشند، 
۱۶و بر قوم‌ من‌ اسرائیل‌ مثل‌ ابری‌ که‌ زمین‌ را پوشاند خواهی‌ برآمد. در ایام‌ بازپسین‌ این‌ به‌ وقوع‌ خواهد پیوست‌ که‌ تو را به‌ زمین‌ خود خواهم‌ آورد تا آنکه‌ امّت‌ها حینی‌ که‌ من‌ خویشتن‌را در تو ای‌ جوج‌ به‌ نظر ایشان‌ تقدیس‌ کرده‌ باشم‌ مرا بشناسند.» 
۱۸خداوند یهوه‌ می‌گوید: در آن‌ روز یعنی‌ در روزی‌ که‌ جوج‌ به‌ زمین‌ اسرائیل‌ برمی‌آید، همانا حدّت‌ خشم‌ من‌ به‌ بینی‌ام‌ خواهد برآمد.
۱۹زیرا در غیرت‌ و آتش‌ خشم‌ خود گفته‌ام‌ که‌ هرآینه‌ در آن‌ روز تزلزل‌ عظیمی‌ در زمین‌ اسرائیل‌ خواهد شد.
۲۰و ماهیان‌ دریا و مرغان‌ هوا و حیوانات‌ صحرا و همه‌ حشراتی‌ که‌ بر زمین‌ می‌خزند و همه‌ مردمانی‌ که‌ بر روی‌ جهانند به‌ حضور من‌ خواهند لرزید و کوهها سرنگون‌ خواهد شد و صخره‌ها خواهد افتاد و جمیع‌ حصارهای‌ زمین‌ منهدم‌ خواهد گردید. 

حزقیال باب ۳۹
۱«پس‌ تو ای‌ پسر انسان‌ درباره‌ جوج نبوّت‌ کرده‌، بگو خداوند یهوه‌ چنین‌ می‌فرماید که‌ اینک‌ ای‌ جوج‌ رئیس‌ رُوش‌ و ماشَک‌ و توبال‌ من‌ به‌ ضدّ تو هستم‌. 
۲و تو را برمی‌گردانم‌ و رهبری‌ می‌نمایم‌ و تو را از اطراف‌ شمال‌ برآورده‌، بر کوههای‌ اسرائیل‌ خواهم‌آورد
۱۰و هیزم‌ از صحرا نخواهند آورد و چوب‌ از جنگلها نخواهند برید زیرا که‌ اسلحه‌ها را به‌ آتش‌ خواهند سوزانید. و خداوند یهوه‌ می‌گوید که‌ غارت‌کنندگانِ خود را غارت‌ خواهند کرد و تاراج‌کنندگانِ خویش‌ را تاراج‌ خواهند نمود.
۱۱و در آن‌ روز موضعی‌ برای‌ قبر در اسرائیل‌ یعنی‌ وادی‌ عابریم‌ را بطرف‌ مشرق‌ دریا به‌ جوج‌ خواهم‌ داد. و راه‌ عبور کنندگان‌ را مسدود خواهد ساخت‌. و در آنجا جوج‌ و تمامی‌ جمعیت‌، او را دفن‌ خواهند کرد و آن‌ را وادی‌هامون‌ جوج‌ خواهند نامید. 
۱۲و خاندان‌ اسرائیل‌ مدّت‌ هفت‌ ماه‌ ایشان‌ را دفن‌ خواهند کرد تا زمین‌ را طاهر سازند. 

همانگونه که حزقیال نبی سلام الله علیه و علی نبینا و آله فرموده اند یأجوج و مأجوج در نقاط دور شمال ساکن هستند و حدود آنها را در «روش» (روسیه) و «ماشاک»(مسکو) معین کرده. و آنها به سرزمین اسرائیل می روند. (وعدالاخره) و با آنها قبایل زیادی به اسرائیل می آیند. و اگر به یهودی های موجود در سرزمین های اشغالی دقت کنیم می بینیم که آنها از اتحاد جماهیر شوردی سابق آمده اند. و اکثریت غالب آنها از قبائل یهودی در فلسطین اشغالی از سرزمین های شمالی هستند و بقیه از دولت های عربی و آفریقایی و دیگر سرزمین ها اما اینها در اقلیت هستند. 

اما آنچه درباره ی یأجوج و مأجوج در قرآن کریم آمده:
خداوند متعال آنها را به مفسدین در زمین خوانده است. )إِنَّ یَأْجُوجَ وَمَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ( و این کاری است که یهودیان انجام می دهند و آنان باعث شعله ور شدن آتش جنگ ها نشر فساد و پستی در دنیا شده اند. 

بسم الله الرحمن الرحیم
( وَقَالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَهٌ غُلَّتْ أَیْدِیهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ یَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ یُنْفِقُ کَیْفَ یَشَاءُ وَلَیَزِیدَنَّ کَثِیرًا مِنْهُمْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ طُغْیَانًا وَکُفْرًا وَأَلْقَیْنَا بَیْنَهُمُ الْعَدَاوَهَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَهِ کُلَّمَا أَوْقَدُوا نَارًا لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ وَیَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَسَادًا وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ(۶۴) 

خداوند متعال از یأجوج و مأجوج در سوره ی کهف و انبیاء ذکر کرده است
سوره الکهف
بسم الله الرحمن الرحیم
قَالُوا یَا ذَا الْقَرْنَیْنِ إِنَّ یَأْجُوجَ وَمَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَکَ خَرْجًا عَلَى أَنْ تَجْعَلَ بَیْنَنَا وَبَیْنَهُمْ سَدًّا (۹۴) قَالَ مَا مَکَّنِّی فِیهِ رَبِّی خَیْرٌ فَأَعِینُونِی بِقُوَّهٍ أَجْعَلْ بَیْنَکُمْ وَبَیْنَهُمْ رَدْمًا (۹۵) آَتُونِی زُبَرَ الْحَدِیدِ حَتَّى إِذَا سَاوَى بَیْنَ الصَّدَفَیْنِ قَالَ انْفُخُوا حَتَّى إِذَا جَعَلَهُ نَارًا قَالَ آَتُونِی أُفْرِغْ عَلَیْهِ قِطْرًا (۹۶) فَمَا اسْطَاعُوا أَنْ یَظْهَرُوهُ وَمَا اسْتَطَاعُوا لَهُ نَقْبًا (۹۷) قَالَ هَذَا رَحْمَهٌ مِنْ رَبِّی فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ رَبِّی جَعَلَهُ دَکَّاءَ وَکَانَ وَعْدُ رَبِّی حَقًّا (۹۸)

تعداد کلمات از ابتدای سوره ی کهف تا آخر آیه ی ۹۸ مساوی ۱۴۴۵ کلمه است و این مساوی است با تعداد سنوات از اسراء تا انتهای اسرائیل سال ۱۴۴۴ هجری قمری و این دلیل این است که وعده ی خداوند متعال برای نابودی یأجوج و مأجوج همان وعده ی نابودی یهود در سرزمین های اشغالی است. 

همچنین اگر به سوه ی اسراء بازگردیم میبینیم تعداد کلمات از ابتدای بحث بنی اسرائیل در آیه ی دوم ) وَآَتَیْنَا مُوسَى الْکِتَاب…) تا آخر کلام از آنها در آیه ی ۱۰۴(فَإِذَا جَاء وَعْدُ الآخِرَهِ جِئْنَا بِکُمْ لَفِیفًا) ۱۴۴۵ کلمه است.
همچنین اگر به سوره ی مائده بازگردیم می بینیم که تعداد آیات از ابتدای آیه ی ۲۷ که انتهای بحث از بنی اسرائیل است تا انتهای سوره ی اسراء ۱۴۴۵ آیه است و این دلیل بر این است که یهود هملن یأجوج و مأجوجند که در زمین فساد می کنند.
سوره الأنبیاء
بسم الله الرحمن الرحیم
حَتَّى إِذَا فُتِحَتْ یَأْجُوجُ وَمَأْجُوجُ وَهُمْ مِنْ کُلِّ حَدَبٍ یَنْسِلُونَ (۹۶) وَاقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذَا هِیَ شَاخِصَهٌ أَبْصَارُ الَّذِینَ کَفَرُوا یَا وَیْلَنَا قَدْ کُنَّا فِی غَفْلَهٍ مِنْ هَذَا بَلْ کُنَّا ظَالِمِینَ (۹۷)

تعداد کلمات از ابتدای سوره ی انبیاء تا انتهای آیه ی ۹۷ تعداد ۱۰۲۹ کلمه است و این برابر با تعداد سالهای غیبت کبری امام مهدی سلام الله علیه در سال ۹۴۱ میلادی تا سال ۱۹۷۰ که سال موافقت نامه در قدس شریف است.
۱۰۲۹=۹۴۱-۱۹۷۰
و اگر ارزش عددی کلمه (یأجوج و مأجوج) را حساب کنیم آن را مساوی ۷۶ که مساوی سالهای عمر اسرائیل است می بینیم.
ی + أ + ج + و + ج + م + أ + ج + و + ج
۱۰ + ۱ + ۳ + ۶ + ۳ + ۴۰ + ۱ + ۳ + ۶ + ۳ = ۷۶ 
و این دلالت بر این دارد که یأجوج و مأجوج همان یهود هستند.

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
پنج شنبه 6 فروردين 1394 ساعت 16:18 | بازدید : 304 | نوشته ‌شده به دست دکتر مولایی | ( نظرات )

یأجوج و مأجوج

یأجوج و مأجوج
بسم الله الرحمن الرحیم
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ

یأجوج و مأجوج:

در مورد یأجوج و مأجوج نظرات متفاوت و بعضاً متضاد با هم ارائه شده است. دوستان حتی با گشت و گذار در محیط مجازی اینترنت هم میتوانند تعدد نظرات را ببینند. اما سعی بنده در ابن مختصر این بوده که صرف نظر از یررسی نظرات فقط ۲ مورد از سرفصل ها( و نه همه) را بیان کنم.

۱) یأجوج و مأجوج انسان نیستند. موجوداتی از جن یا نسناس یا طائفه ای دیگر هستند:

قائلین به این نظر دلایل روایی و عقلی برای خود دارند:
می گویند:

حَتَّى إِذَا فُتِحَتْ یأْجُوجُ وَمَأْجُوجُ وَهُمْ مِنْ کُلِّ حَدَبٍ ینْسِلُونَ(الأنبیاء/۹۶)

تا آن زمان که «یأجوج» و «مأجوج» گشوده شوند؛ و آنها از هر محل مرتفعی بسرعت عبور می‌کنند.

میتوانید برای فهم بهتر به تفاسیر شیعه و سنی رجوع بفرمایید

احادیث:

۱- در کافى (روضه ۲۲۰) بسندش از ابن عباس، گفت: پرسش شد امیر المؤمنین علیه السّلام از خلق، فرمود: خدا ۱۲۰۰ در خشکى آفریده و ۱۲۰۰ در دریا و ۷۰ جنس از آدمیزاده، و همه مردم فرزند آدمند جز یأجوج و مأجوج.
آسمان و جهان-ترجمه کتاب السماء و العالم بحار، ج۴، ص: ۹۰منبع:نرم افزار گنجینه روایات نور

۲- در روى زمین هفت امت بهفت زبان باشند که تو بر همه مبعوثى، میان دو امت پهناى زمین فاصله است و میان دو امت درازى زمین و ۳ امت در میان زمین باشند ((و آنها پرى و آدمى و یاجوج و مأجوجند))، دو امت در دو طرف طول زمین آنکه در مغربست «ناسک» خواننده و آنکه در مشرق است «منسک» و امتى که درکناره جنوب زمین است «هاویل» باشد و آنکه در کناره شمال است «قاویل».
آسمان و جهان-ترجمه کتاب السماء و العالم بحار، ج۴، ص: ۹۲
منبع:نرم افزار گنجینه روایات نور

۳- ثعلبى گفته دانایان باخبار قدماء گفتند: چون ذو القرنین از کار امم اطراف زمین پرداخت و بشرق و غرب چرخید بسوى امم میانه زمین رو آورد ((از پرى و آدمى و یأجوج و مأجوج)) و در میان راه در پایان شرقى سرزمین ترک امتی خوب از آدمیان باو گفتند: اى ذى القرنین میان این دو کوه آفریدههائى از خدا باشند که بآدمى نمانند و بجانوران مانند، گیاه بیابان خورند و جانداران و وحوش را شکار کنند و همه حشرات زمین را از مار و عقرب و هر جانورى را میخورند که خدا آفریده، و خدا خلقى ندارد بمانند آنها فزون شوند، و اگر مدتى بگذرد آنقدر فزون شوند که بىتردید روى زمین را پر کنند و مردم آن را بیرون کنند و بر آنها غلبه کنند و تباهى ببار آورند، و سالى نگذرد که ما نگرانیم سر آنها از میان این دو کوه بر ما بتازد.
منبع:نرم افزار گنجینه روایات نور

۴- طبرسى- ره- در (ج ۶ ص ۴۹۴) مجمع گفته: در شرح قول خدا «راستى یأجوج و مأجوج مفسدند در زمین» که: بمردم خروج میکردند و آنها را میکشتند و گوشت آنها و گوشت حیواناتشان را میخوردند، گفتهاند: در بهار خروج میکردند و همه سبزهها را میخوردند و هر چه خشک بود میبردند، از کلبى گفتهاند مقصود اینست که در آینده فساد خواهند کرد، و در خبر است از حذیفه که پرسیدم از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله از یأجوج و مأجوج فرمود: 
یأجوج یک امتند و مأجوج امت دیگر هر کدام ۴۰۰ امتند که نمیرد از آنها تنى تا هزار مرد از نژاد خود را بیند که اسلحه بر دوش است.

گفتم: یا رسول اللَّه وصف کن آنها را براى ما، فرمود: سه دستهاند یکدستهشان چون آذرند گفتم: یا رسول اللَّه، آذر چیست؟ 

فرمود: درختى است بلند در شام، و دستهاى درازا و پهناشان یکیست و اینانند که هیچ کوه و آهنى برابرشان نایستد و دسته دیگرى باشند که یک گوش خود را فرش کنند و دیگرى را لحاف و بفیل و هر وحش و شتر و خنزیر بر نخورند جز آنکه آن را بخورند، هر کدامشان بمیرد او را بخورند پیشقراولشان بشام رسد و دنبالهشان در خراسان باشد، آب رودهاى مشرق را بنوشند و آب دریاى خزر را. وهب و مقاتل 
گفتهاند: از فرزندان یافث بن نوح پدر ترکهایند، سدى گفته ترکها دستهاى غارتگر بودند از یأجوج و مأجوج و چون سد را ذو القرنین بست بیرون آن ماندند 
قتاده گفته: ذو القرنین سد را بروى ۲۱ عشیره بست و یکى بیرون سد ماند و آنان ترکند، کعب گفته: نژادى شاذّند از آدمیزادهها چون آدم روز محتلم شد و نطفهاش باخاک آمیخت و خدا از آن آب و خاک یأجوج و مأجوج را آفرید از پدر بما پیوستهاند نه از مادر، این دور از باور است.
و اما دومین آیه ای که نقل شده است در قرآن کریم:
حَتَّى إِذَا فُتِحَتْ یأْجُوجُ وَمَأْجُوجُ وَهُمْ مِنْ کُلِّ حَدَبٍ ینْسِلُونَ(الأنبیاء/۹۶)

تا آن زمان که «یأجوج» و «مأجوج» گشوده شوند؛ و آنها از هر محل مرتفعی بسرعت عبور می‌کنند.

اینجا اشاره به خراب شدن سد دارد که هنوز رخ نداده است

و از آن گذشته اشاره به موجوداتی دارد که از هر بلندی با سرعت عبور مینماید

یک نظر بسیار جالب:
به این آیات قرآن کریم در سوره ی مبارکه ی کهف توجه کنید:
ثمَّ أَتْبَعَ سبَباً(۹۲) حَتی إِذَا بَلَغَ بَینَ السدَّیْنِ وَجَدَ مِن دُونِهِمَا قَوْماً لا یَکادُونَ یَفْقَهُونَ قَوْلاً(۹۳) قَالُوا یَذَا الْقَرْنَینِ إِنَّ یَأْجُوجَ وَ مَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فی الأَرْضِ فَهَلْ نجْعَلُ لَک خَرْجاً عَلی أَن تجْعَلَ بَیْنَنَا وَ بَیْنَهُمْ سدًّا(۹۴) قَالَ مَا مَکَّنی فِیهِ رَبی خَیرٌ فَأَعِینُونی بِقُوَّه أَجْعَلْ بَیْنَکمْ وَ بَیْنهُمْ رَدْماً(۹۵) ءَاتُونی زُبَرَ الحَْدِیدِ حَتی إِذَا ساوَی بَینَ الصدَفَینِ قَالَ انفُخُوا حَتی إِذَا جَعَلَهُ نَاراً قَالَ ءَاتُونی أُفْرِغْ عَلَیْهِ قِطراً(۹۶) فَمَا اسطعُوا أَن یَظهَرُوهُ وَ مَا استَطعُوا لَهُ نَقْباً(۹۷) قَالَ هَذَا رَحْمَهٌ مِّن رَّبی فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ رَبی جَعَلَهُ دَکاءَ وَ کانَ وَعْدُ رَبی حَقًّا(۹۸)

ترجمه نمیکنم که مراجعه کنید به قرآن
صحبت از ۲ سد است که یأجوج و مأجوج میخواهند آن را خراب کنند تا راه برایشان باز شود و دوباه بیاییند و در زمین فساد کنند. حال ببینید در ۱۱ سپتامبر چه کسانی به صورت نمادین (یا واقعی؟؟) ۲ ساختمان کنار هم را خاب کردند تا بتوانند سد را بشکنند و عده ای را به جهان مادی وارد کنند؟ 

و دلایل عقلی که پیروان نظریه ی انسان نبودن یأجوج و مأجووج دارند از این قبیل است:
سدی که ذوالقرنین ساخته باید یک جائی از این کره زمین باشد و قوم یاجوج و ماجوج پشت ان محصور باشند 

حال در این دوره تکنولوژی که همه جای این قره خاکی حتی جزئی ترین مکان کشف شده در اعماق دریاها

این قوم یاجوج و ماجوج که پشت سد حصر شده اند کجای زمین هستند که هنوز کشف نشده اند؟

به نص صریح قران این هجوم این قوم از علائم حتمیه یک اتفاق عظیم است حال یا قیامت یا ظهور منجی علیه السلام 

ضمنا این قوم به سرعت مافوق تصور از هر مانعی عبور می کنند حتی اگر بلند و مرتفع باشد 

و بسیار مفسد و وحشی هستند 

انطباق بدهید کدام نوع بشری که تا کنون کشف شده اینگونه اند

اما اصلی ترین دلیل و کوبنده ترین دلیل 

بنا به همان نص صریح این قوم باید زنده باشند که از پشت سد ظاهر شوند درسته؟

این چه نژاد بشری است که از زمان ذوالقرنین تا کنون دوام دارد؟

فقط کمی تفکر کنید حقایق ژرف تر از انند که فکر می کنید.

۲) یأجوج و مأجوج انسان هستند.
مرحوم علامه طباطبایی رحمه الله علیه در مورد روایت یأجوج و مأجوج می فرمایند:

مفسرین و مورخین در بحث پیرامون این داستان دقت و کنکاش زیادى کرده و سخن در اطراف آن به تمام گفته اند، و بیشترشان برآنند که یاجوج و ماجوج امتى بسیار بزرگ بوده اند که در شمال آسیا زندگى مى کرده اند، و جمعى از ایشان اخبار وارد در قرآن کریم را که در آخر الزمان خروج مى کنند و در زمین افساد مى کنند، بر هجوم تاتار در نصف اول از قرن هفتم هجرى بر مغرب آسیا تطبیق کرده اند، زیرا همین امت در آن زمان خروج نموده در خونریزى و ویرانگرى زرع و نسل و شهرها و نابود کردن نفوس و غارت اموال و فجایع افراطى نمودند که تاریخ بشریت نظیر آن را سراغ ندارد.
پس این سد در کجا بوده، و سدى آهنى و چنان محکم که از خواصش این بوده که امتى بزرگ را هزاران سال از هجوم به اقطار زمین حبس کرده باشد به طورى که نتوانند از آن عبور کنند کجا است ؟ و چرا در این عصر که تمامى دنیا به وسیله خطوط هوایى و دریایى و زمینى به هم مربوط شده، و به هیچ مانعى چه طبیعى از قبیل کوه و دریا، و یا مصنوعى مانند سد و یا دیوار و یا خندق برنمى خوریم که از ربط امتى با امت دیگر جلوگیرى کند ؟ و با این حال چه معنا دارد که با کشیدن سدى داراى این صفات و یا هر صفتى که فرض ‍ شود رابطه اش با امتهاى دیگر قطع شود ؟
لیکن در دفع این اشکال آنچه به نظر من مى رسد این است که کلمه (دکاء) از (دک ) به معناى ذلت باشد، همچنان که در لسان العرب گفته: (جبل دک ) یعنى کوهى که ذلیل شود. و آن وقت مراد از (دک کردن سد) این باشد که آن را از اهمیت و از خاصیت بیندازد به خاطر اتساع طرق ارتباطى و تنوع وسائل حرکت و انتقال زمینى و دریایى و هوایى دیگر اعتنایى به شان آن نشود.
پس در حقیقت معناى این وعده الهى وعده به ترقى مجتمع بشرى در تمدن و نزدیک شدن امتهاى مختلف است به یکدیگر، به طورى که دیگر هیچ سدى و مانعى و دیوارى جلو انتقال آنان را از هر طرف دنیا به هر طرف دیگر نگیرد، و به هر قومى بخواهند بتوانند هجوم آورند.
مؤید این معنا سیاق آیه: (حتى اذا فتحت یاجوج و ماجوج و هم من کل حدب ینسلون ) است که خبر از هجوم یاجوج و ماجوج مى دهد و اسمى از سد نمى برد.
از این لینک نظر کامل ایشان رو در تفسر المیزان ببینید:
http://www.aviny.com/quran/almizan/jeld-13/mizan-19.aspx#6

نظر یکی از محققین:
یکی از اساتید به نام آقای حسین صادقی در مورد یأجوج و مأجوج می فرماید:
این از مسلمات است که یأجوج ومأجوج بشر و از اولاد آدم و حوا هستند که طغیانگر و شرور هستند واینطور که در احادیث (جعلی) و افسانه های خرافی شایعه شده نیست که نیست که آنها را تشبیه به حیوانات یا درندگان کرده اند یا میگویند هزاران سال عمر میکنند. و ذکر اینها در تورات و انجیل و قرآن شده است. و خداوند متعال در قرآن آنها را وصف فرموده : (قَالُوا یَا ذَا الْقَرْنَیْنِ إِنَّ یَأْجُوجَ وَمَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ) پس این دلالت بر این دارد که آنها مردمی عادی مثل بقیه ی مردم هستند اما مفسدند اما سوال اینجاست که این یاجوج و ماجوج که در آخرالزمان خروج میکنند که هستند و در کجایند؟

برای پاسخ ابتدا خبر یأجوج و مأجوج را در تورات ذکر می کنیم.
حزقیال باب ۳۸
نبوت بضدجوج
۱و کلام‌ خداوند بر من‌ نازل‌ شده‌، گفت‌: 
۲ «ای‌ پسر انسان‌ نظر خود را بر جوج‌ که‌ از زمین‌ ماجوج‌ و رئیس‌ رُوش‌ و ماشَک‌ و توبال‌ است‌ بدار و بر او نبوّت‌ نما. ۳ و بگو خداوند یهوه‌ چنین‌ می‌فرماید: اینک‌ من‌ ای‌ جوج‌ رئیس‌ رُوش‌ و ماشَک‌ و توبال‌ به‌ ضدّ تو هستم‌
۸ بعد از روزهای‌ بسیار از تو تفقّد خواهد شد. و در سالهای‌ آخر به‌ زمینی‌ که‌ از شمشیر استرداد شده‌ است‌، خواهی‌ آمد که‌ آن‌ از میان‌ قوم‌های‌ بسیار بر کوههای‌ اسرائیل‌ که‌ به‌ خرابه‌ دایمی‌ تسلیم‌ شده‌ بود، جمع‌ شده‌ است‌ و آن‌ از میان‌ قوم‌ها بیرون‌آورده‌ شده‌ و تمامی‌ اهلش‌ به‌ امنیت‌ ساکن‌ می‌باشند. 
۱۴«بنابراین‌ ای‌ پسر انسان‌ نبوّت‌ نموده‌، جوج‌ را بگو که‌ خداوند یهوه‌ چنین‌ می‌فرماید: در آن‌ روز حینی‌ که‌ قوم‌ من‌ اسرائیل‌ به‌ امنیت‌ ساکن‌ باشند آیا تو نخواهی‌ فهمید؟ 
۱۵و از مکان‌ خویش‌ از اطراف‌ شمال‌ خواهی‌ آمد تو و قوم‌های‌ بسیار همراه‌ تو که‌ جمیع‌ ایشان‌ اسب‌ سوار و جمعیتی‌ عظیم‌ و لشکری‌ کثیر می‌باشند، 
۱۶و بر قوم‌ من‌ اسرائیل‌ مثل‌ ابری‌ که‌ زمین‌ را پوشاند خواهی‌ برآمد. در ایام‌ بازپسین‌ این‌ به‌ وقوع‌ خواهد پیوست‌ که‌ تو را به‌ زمین‌ خود خواهم‌ آورد تا آنکه‌ امّت‌ها حینی‌ که‌ من‌ خویشتن‌را در تو ای‌ جوج‌ به‌ نظر ایشان‌ تقدیس‌ کرده‌ باشم‌ مرا بشناسند.» 
۱۸خداوند یهوه‌ می‌گوید: در آن‌ روز یعنی‌ در روزی‌ که‌ جوج‌ به‌ زمین‌ اسرائیل‌ برمی‌آید، همانا حدّت‌ خشم‌ من‌ به‌ بینی‌ام‌ خواهد برآمد.
۱۹زیرا در غیرت‌ و آتش‌ خشم‌ خود گفته‌ام‌ که‌ هرآینه‌ در آن‌ روز تزلزل‌ عظیمی‌ در زمین‌ اسرائیل‌ خواهد شد.
۲۰و ماهیان‌ دریا و مرغان‌ هوا و حیوانات‌ صحرا و همه‌ حشراتی‌ که‌ بر زمین‌ می‌خزند و همه‌ مردمانی‌ که‌ بر روی‌ جهانند به‌ حضور من‌ خواهند لرزید و کوهها سرنگون‌ خواهد شد و صخره‌ها خواهد افتاد و جمیع‌ حصارهای‌ زمین‌ منهدم‌ خواهد گردید. 

حزقیال باب ۳۹
۱«پس‌ تو ای‌ پسر انسان‌ درباره‌ جوج نبوّت‌ کرده‌، بگو خداوند یهوه‌ چنین‌ می‌فرماید که‌ اینک‌ ای‌ جوج‌ رئیس‌ رُوش‌ و ماشَک‌ و توبال‌ من‌ به‌ ضدّ تو هستم‌. 
۲و تو را برمی‌گردانم‌ و رهبری‌ می‌نمایم‌ و تو را از اطراف‌ شمال‌ برآورده‌، بر کوههای‌ اسرائیل‌ خواهم‌آورد
۱۰و هیزم‌ از صحرا نخواهند آورد و چوب‌ از جنگلها نخواهند برید زیرا که‌ اسلحه‌ها را به‌ آتش‌ خواهند سوزانید. و خداوند یهوه‌ می‌گوید که‌ غارت‌کنندگانِ خود را غارت‌ خواهند کرد و تاراج‌کنندگانِ خویش‌ را تاراج‌ خواهند نمود.
۱۱و در آن‌ روز موضعی‌ برای‌ قبر در اسرائیل‌ یعنی‌ وادی‌ عابریم‌ را بطرف‌ مشرق‌ دریا به‌ جوج‌ خواهم‌ داد. و راه‌ عبور کنندگان‌ را مسدود خواهد ساخت‌. و در آنجا جوج‌ و تمامی‌ جمعیت‌، او را دفن‌ خواهند کرد و آن‌ را وادی‌هامون‌ جوج‌ خواهند نامید. 
۱۲و خاندان‌ اسرائیل‌ مدّت‌ هفت‌ ماه‌ ایشان‌ را دفن‌ خواهند کرد تا زمین‌ را طاهر سازند. 

همانگونه که حزقیال نبی سلام الله علیه و علی نبینا و آله فرموده اند یأجوج و مأجوج در نقاط دور شمال ساکن هستند و حدود آنها را در «روش» (روسیه) و «ماشاک»(مسکو) معین کرده. و آنها به سرزمین اسرائیل می روند. (وعدالاخره) و با آنها قبایل زیادی به اسرائیل می آیند. و اگر به یهودی های موجود در سرزمین های اشغالی دقت کنیم می بینیم که آنها از اتحاد جماهیر شوردی سابق آمده اند. و اکثریت غالب آنها از قبائل یهودی در فلسطین اشغالی از سرزمین های شمالی هستند و بقیه از دولت های عربی و آفریقایی و دیگر سرزمین ها اما اینها در اقلیت هستند. 

اما آنچه درباره ی یأجوج و مأجوج در قرآن کریم آمده:
خداوند متعال آنها را به مفسدین در زمین خوانده است. )إِنَّ یَأْجُوجَ وَمَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ( و این کاری است که یهودیان انجام می دهند و آنان باعث شعله ور شدن آتش جنگ ها نشر فساد و پستی در دنیا شده اند. 

بسم الله الرحمن الرحیم
( وَقَالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَهٌ غُلَّتْ أَیْدِیهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ یَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ یُنْفِقُ کَیْفَ یَشَاءُ وَلَیَزِیدَنَّ کَثِیرًا مِنْهُمْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ طُغْیَانًا وَکُفْرًا وَأَلْقَیْنَا بَیْنَهُمُ الْعَدَاوَهَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَهِ کُلَّمَا أَوْقَدُوا نَارًا لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ وَیَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَسَادًا وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ(۶۴) 

خداوند متعال از یأجوج و مأجوج در سوره ی کهف و انبیاء ذکر کرده است
سوره الکهف
بسم الله الرحمن الرحیم
قَالُوا یَا ذَا الْقَرْنَیْنِ إِنَّ یَأْجُوجَ وَمَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَکَ خَرْجًا عَلَى أَنْ تَجْعَلَ بَیْنَنَا وَبَیْنَهُمْ سَدًّا (۹۴) قَالَ مَا مَکَّنِّی فِیهِ رَبِّی خَیْرٌ فَأَعِینُونِی بِقُوَّهٍ أَجْعَلْ بَیْنَکُمْ وَبَیْنَهُمْ رَدْمًا (۹۵) آَتُونِی زُبَرَ الْحَدِیدِ حَتَّى إِذَا سَاوَى بَیْنَ الصَّدَفَیْنِ قَالَ انْفُخُوا حَتَّى إِذَا جَعَلَهُ نَارًا قَالَ آَتُونِی أُفْرِغْ عَلَیْهِ قِطْرًا (۹۶) فَمَا اسْطَاعُوا أَنْ یَظْهَرُوهُ وَمَا اسْتَطَاعُوا لَهُ نَقْبًا (۹۷) قَالَ هَذَا رَحْمَهٌ مِنْ رَبِّی فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ رَبِّی جَعَلَهُ دَکَّاءَ وَکَانَ وَعْدُ رَبِّی حَقًّا (۹۸)

تعداد کلمات از ابتدای سوره ی کهف تا آخر آیه ی ۹۸ مساوی ۱۴۴۵ کلمه است و این مساوی است با تعداد سنوات از اسراء تا انتهای اسرائیل سال ۱۴۴۴ هجری قمری و این دلیل این است که وعده ی خداوند متعال برای نابودی یأجوج و مأجوج همان وعده ی نابودی یهود در سرزمین های اشغالی است. 

همچنین اگر به سوه ی اسراء بازگردیم میبینیم تعداد کلمات از ابتدای بحث بنی اسرائیل در آیه ی دوم ) وَآَتَیْنَا مُوسَى الْکِتَاب…) تا آخر کلام از آنها در آیه ی ۱۰۴(فَإِذَا جَاء وَعْدُ الآخِرَهِ جِئْنَا بِکُمْ لَفِیفًا) ۱۴۴۵ کلمه است.
همچنین اگر به سوره ی مائده بازگردیم می بینیم که تعداد آیات از ابتدای آیه ی ۲۷ که انتهای بحث از بنی اسرائیل است تا انتهای سوره ی اسراء ۱۴۴۵ آیه است و این دلیل بر این است که یهود هملن یأجوج و مأجوجند که در زمین فساد می کنند.
سوره الأنبیاء
بسم الله الرحمن الرحیم
حَتَّى إِذَا فُتِحَتْ یَأْجُوجُ وَمَأْجُوجُ وَهُمْ مِنْ کُلِّ حَدَبٍ یَنْسِلُونَ (۹۶) وَاقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذَا هِیَ شَاخِصَهٌ أَبْصَارُ الَّذِینَ کَفَرُوا یَا وَیْلَنَا قَدْ کُنَّا فِی غَفْلَهٍ مِنْ هَذَا بَلْ کُنَّا ظَالِمِینَ (۹۷)

تعداد کلمات از ابتدای سوره ی انبیاء تا انتهای آیه ی ۹۷ تعداد ۱۰۲۹ کلمه است و این برابر با تعداد سالهای غیبت کبری امام مهدی سلام الله علیه در سال ۹۴۱ میلادی تا سال ۱۹۷۰ که سال موافقت نامه در قدس شریف است.
۱۰۲۹=۹۴۱-۱۹۷۰
و اگر ارزش عددی کلمه (یأجوج و مأجوج) را حساب کنیم آن را مساوی ۷۶ که مساوی سالهای عمر اسرائیل است می بینیم.
ی + أ + ج + و + ج + م + أ + ج + و + ج
۱۰ + ۱ + ۳ + ۶ + ۳ + ۴۰ + ۱ + ۳ + ۶ + ۳ = ۷۶ 
و این دلالت بر این دارد که یأجوج و مأجوج همان یهود هستند.

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
پنج شنبه 6 فروردين 1394 ساعت 16:16 | بازدید : 259 | نوشته ‌شده به دست دکتر مولایی | ( نظرات )

درباره قوم یاجوج و ماجوج چه اطلاعاتی داریم؟

در قرآن دو آیه درباره این قوم داریم:
«قالُوا یا ذَا الْقَرْنَیْنِ إِنَّ یَأْجُوجَ وَ مَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَكَ خَرْجاً عَلى‏ أَنْ تَجْعَلَ بَیْنَنا وَ بَیْنَهُمْ سَدًّا؛[کهف/۹۴] (آن گروه به او) گفتند: «اى ذو القرنین یأجوج و مأجوج در این سرزمین فساد مى ‏كنند آیا ممكن است ما هزینه ‏اى براى تو قرار دهیم، كه میان ما و آنها سدّى ایجاد كنى؟!»
«حَتَّى إِذا فُتِحَتْ یَأْجُوجُ وَ مَأْجُوجُ وَ هُمْ مِنْ كُلِّ حَدَبٍ یَنْسِلُونَ؛[انبیاء/۹۶] تا آن زمان كه «یأجوج» و «مأجوج» گشوده شوند و آنها از هر محلّ مرتفعى بسرعت عبور مى‏ كنند.»

این آیات نشان دهنده این است که این قوم، در زمین فساد می کردند. و زمانی جلوی آن ها گرفته شده و زمان دیگری مانعی در سر راهشان نخواهد بود. مصداق دقیق این اقوام روشن نیست اما احتمالات و سخنانی در این باره گفته شده است:
« قدماى از مورخین هیچ یك در اخبار خود پادشاهى را كه نامش ذو القرنین و یا شبیه به آن باشد اسم نبرده ‏اند. و نیز اقوامى به نام یاجوج و ماجوج و سدى كه منسوب به ذو القرنین باشد نام نبرده ‏اند.»[۱]
«بعضى از مورخین گفته‏اند كه یاجوج و ماجوج امتهایى بوده ‏اند كه در قسمت شمالى آسیا از تبت و چین گرفته تا اقیانوس منجمد شمالى و از ناحیه غرب تا بلاد تركستان زندگى مى ‏كردند این قول را از كتاب" فاكهة الخلفاء و تهذیب الاخلاق" ابن مسكویه، و رسائل اخوان الصفاء، نقل كرده ‏اند.»[۲]

«بحث از تطورات حاكم بر لغات و سیرى كه زبانها در طول تاریخ كرده ما را بدین معنا رهنمون مى‏ شود كه یاجوج و ماجوج همان مغولیان بوده ‏اند، چون این دو كلمه به زبان چینى" منگوك" و یا" منچوك" است، و معلوم مى ‏شود كه دو كلمه مذكور به زبان عبرانى نقل شده و یاجوج و ماجوج خوانده شده است، و در ترجمه‏ هایى كه به زبان یونانى براى این دو كلمه كرده ‏اند" گوك" و" ماگوك" مى ‏شود، و شباهت تامى كه ما بین" ماگوك" و" منگوك" هست حكم مى ‏كند بر اینكه كلمه مزبور همان منگوك چینى است هم چنان كه" منغول" و" مغول" نیز از آن مشتق و نظائر این تطورات در الفاظ آن قدر هست كه نمى ‏توان شمرد.
پس یاجوج و ماجوج مغول هستند و مغول امتى است كه در شمال شرقى آسیا زندگى مى ‏كنند، و در اعصار قدیم امت بزرگى بودند كه مدتى به طرف چین حمله ‏ور مى ‏شدند و مدتى از طریق داریال قفقاز به سرزمین ارمنستان و شمال ایران و دیگر نواحى سرازیر مى‏ شدند، و مدتى دیگر یعنى بعد از آنكه سد ساخته شد به سمت شمال اروپا حمله مى‏ بردند، و اروپائیان آنها را" سیت" مى‏ گفتند. و از این نژاد گروهى به روم حمله‏ ور شدند كه در این حمله دولت روم سقوط كرد. در سابق گفتیم كه از كتب عهد عتیق هم استفاده مى‏شود كه این امت مفسد از سكنه اقصاى شمال بودند. این بود خلاصه‏ اى از كلام ابو الكلام، كه هر چند بعضى از جوانبش خالى از اعتراضاتى نیست، لیكن از هر گفتار دیگرى انطباقش با آیات قرآنى روشن‏تر و قابل قبول‏تر است. »[۳]

در روایات نیز مطالب عجیب و اختلافاتی درباره این قوم دیده می شود:
« در وصف یاجوج و ماجوج. در بعضى  روایات آمده كه از نژاد ترك از اولاد یافث بن نوح بودند، و در زمین فساد مى‏كردند. ذو القرنین سدى را كه ساخت براى همین بود كه راه رخنه آنان را ببندد. و در بعضى  از آنها آمده كه اصلا از جنس بشر نبودند. و در بعضى  دیگر آمده كه قوم" ولود" بوده ‏اند، یعنى هیچ كس از زن و مرد آنها نمى ‏مرده مگر آنكه داراى هزار فرزند شده باشد، و به همین جهت آمار آنها از عدد سایر بشر بیشتر بوده. حتى در بعضى روایات آمار آنها را نه برابر همه بشر دانسته. و نیز روایت  شده كه این قوم از نظر نیروى جسمى و شجاعت به حدى بوده ‏اند كه به هیچ حیوان و یا درنده و یا انسانى نمى‏گذشتند مگر آنكه آن را پاره پاره كرده مى‏ خوردند. و نیز به هیچ كشت و زرع و یا درختى نمى ‏گذشتند مگر آنكه همه را مى ‏چریدند، و به هیچ نهرى برنمى ‏خورند مگر آنكه آب آن را مى‏ خوردند و آن را خشك مى ‏كردند. و نیز روایت «۳» شده كه یاجوج یك قوم و ماجوج قومى دیگر و امتى دیگر بوده ‏اند، و هر یك از آنها چهار صد هزار امت و فامیل بوده ‏اند، و به همین جهت جز خدا كسى از عدد آنها خبر نداشته.»[۴]

[۱]. ترجمه المیزان، ج‏۱۳، ص: ۵۲۴.
[۲]. ترجمه المیزان، ج‏۱۳، ص: ۵۲۶.
[۳]. ترجمه المیزان، ج‏۱۳، ص: ۵۴۱.
[۴]. ترجمه المیزان، ج‏۱۳، ص: ۵۱۵.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
پنج شنبه 6 فروردين 1394 ساعت 16:14 | بازدید : 251 | نوشته ‌شده به دست دکتر مولایی | ( نظرات )

سرگذشت قوم  "تُبّع"

پادشاه قوم تبع

" تُبّع " از ریشه " تَبِعَ " و در لغت به معنی پیروی کردن است؛ خواه به طور دنبال کردن و تعقیب باشد، خواه از نظر پذیرفتن دستور و اطاعت کردن.1 و در اصطلاح به رؤسایی گفته می شود که به خاطر پیروی بعضی از آنها از بعضی دیگر در ریاست و سیاست این چنین نامیده شده اند و نیز گفته شده " تُبّع " فرمانروایی است که قومش از وی پیروی می کنند و جمعش "تبابعه" است.2

   از امام رضا (علیه السلام) پرسیدند: چرا تبّعِ پادشاه، تبّع نامیده شده است؟ حضرت فرمود:

«زیرا او جوانى بود نویسنده و براى پادشاه قبل از خود نویسندگى مى‏کرد و نوشتن را با جمله‏ "باسم اللَّه الّذی خلق صیحا و ریحا" (به نام خداوندى که باد و فریاد را آفرید) آغاز مى‏کرد. پادشاه به او گفت: بنویس "به نام پادشاه رعد" (یعنی نام خودش) او گفت: خیر، نوشتن را فقط با نام معبود خودم آغاز مى‏کنم، سپس خواسته تو را در نظر مى‏گیرم، لذا خداوند این ویژگى او را شکر نمود و پادشاهى آن پادشاه را به او اعطاء کرد و مردم در این مورد تابع او شدند و لذا تبّع  نامیده شد.»3

‏  منظور از قوم تُبّع، گروهی از مردم یمن است؛ زیرا تبع و تبابعه لقبی برای پادشاهان [حمیر] یمن است، مانند«کسرى» براى سلاطین ایران و  «خاقان» براى شاهان ترک و «فرعون» براى سلاطین مصر و «قیصر» براى سلاطین روم.4

  سرزمین یمن از سرزمین های آباد و پر برکت است که در گذشته مهد تمدن درخشانی بود که پادشاهان یکی پس از دیگری بر آنجا حکومت می کردند. قوم تُبّع نیز جمعیتی بودند با قدرت و نیروی فراوان و حکومت پهناور.5

   در تواریخ آمده: "تبّع" در قرن پنجم میلادی به سوی مکه لشکر کشی می کند تا خان? خدا را خراب کند ولی به بیماری سختی مبتلا می شود، پزشکان چاره و درمان او را، انصراف از سوء قصدش به کعبه می بینند، چون منصرف می شود، بهبودی می یابد و کعبه را محترم می دارد و برای نخستین بار بر آن پرده یا پیراهن می پوشاند.6

   او مدت یکماه هر روز صد شتر را نحر مى‏کرد و با گوشت آن مردم را اطعام مى‏نمود. بعد از مدتى، رو به جانب مدینه نهاد و اقوامى از مردم یمن بنام «غسان» را در آنجا اسکان داد، آنها کسانى بودند که بعدها در زمان پیامبر اکرم (ص) هسته‏هاى اولیه انصار را تشکیل دادند.7 اکنون در مکه نیز محلی است که آن را «دارالتّبابعه» می گویند.8

  «تبّع» مردى صالح بوده است که خداوند او را مذمت نکرده است، بلکه تنها قومش مذمّت شده اند.

یاد کرد قرآن از قوم تُبّع:

سرگذشت قوم تبع

 در قرآن دو بار به این قوم اشاره شده است:

«أَ هُمْ خَیرٌْ أَمْ قَوْمُ تُبَّعٍ وَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ  أَهْلَکنَاهُمْ  إِنهَُّمْ کاَنُواْ مجُْرِمِین ‏»9  ؛ «آیا آنان بهترند یا قوم «تبّع» و کسانى که پیش از آنها بودند؟! ما آنان را هلاک کردیم، چرا که مجرم بودند»

   در این آیه «تُبّع» یکی از پادشاهان یمن است که در بعضی روایات نام او «اسعد ابو کرب» نقل شده است .از پیامبر اکرم (ص) روایت شده که فرمود:«تبّع را نفرین نکنید، زیرا تبّع اسلام آورده است.»

  و همچنین گویند: «تبّع» مردى صالح بوده است که خداوند او را مذمت نکرده است، بلکه تنها قومش مذمّت شده اند.10

  جمعی معتقدند او مردم را به پیروی از دعوت انبیاء فرا می خواند، هر چند با او مخالفت می کردند.11

 در آیات فوق به دنبال بحثى که پیرامون مشرکان مکه و لجاجت و انکار آنها نسبت به معاد آمده با اشاره به سرگذشت قوم تبّع آنها را تهدید مى‏کند که نه تنها عذاب الهى در قیامت در انتظارشان است که در این دنیا نیز سرنوشتى همچون قوم گنه کار و کافر تبّع پیدا خواهند کرد.12

 

آئین قوم تبّع:

«وَ أَصحَْابُ الْأَیْکةِ وَ قَوْمُ تُبَّعٍ  کلُ‏ٌّ کذَّبَ الرُّسُلَ فحََقَّ وَعِید» 13

 ؛ «و «اصحاب الایکه» [قوم شعیب‏] و قوم تبّع (که در سرزمین یمن زندگى مى‏کردند)، هر یک از آنها فرستادگان الهى را تکذیب کردند و وعده عذاب درباره آنان تحقّق یافت.»

اینکه مى‏گوید: آنها «رسولان الهى» را تکذیب کردند، در حالى که هر یک از آنها فقط پیامبر خود را تکذیب نمودند، به خاطر آن است که فعلى که از مجموع آنها سر زد در حقیقت تکذیب همه انبیاء بود، هر چند هر کدام یک پیامبر را تکذیب کردند، یعنی اینکه که تکذیب یکى از پیامبران تکذیب بقیه نیز محسوب مى‏شود چرا که محتواى دعوت همه یکى است.

به هر حال این اقوام هم پیامبرانشان را تکذیب کردند، و هم مسأله توحید و معاد را، و سرانجام به سرنوشت دردناکى گرفتار شدند؛ بعضى گرفتار طوفان شدند، بعضى سیلاب، و بعضى دیگر صاعقه، و بعضى زلزله، و یا غیر آن و سرانجام میوه تلخ تکذیب را چشیدند.14

با این همه بخش عمده سرگذشت شاهان تبابعه یمن،(و پیروان آنها) از نظر تاریخى خالى از ابهام نیست و گاه به روایات ضد و نقیض در این زمینه برخورد مى‏کنیم، آنچه بیشتر در کتب اسلامى اعم از تفسیر و تاریخ و حدیث مطرح شده، پیرامون همان سلطانى است که قرآن در دو مورد به او اشاره کرده است. در حالیکه دربار? تعداد آنها و مدت حکومتشان، اطلاعات زیادی در دست نداریم.15

علاوه بر اینکه قرآن نیز تنها در این دو آیه اشاره ای کوتاه به این قوم و هلاک کردن آنها دارد و از بیان جزئیات، معیشت، خصوصیات و نوع عذاب آنها سخنی به میان نیاورده است.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
پنج شنبه 6 فروردين 1394 ساعت 16:14 | بازدید : 203 | نوشته ‌شده به دست دکتر مولایی | ( نظرات )

نام قومهايي كه در قرآن كريم، از آنها ياد شده و پيامبر آن و سرانجام شان توضيح دهيد؟

پاسخ:

قرآن به اقوام زيل اشاره كرده است:

1 ـ قوم ابراهيم؛ 2 ـ قوم تبع؛ 3 ـ قوم ثمود(صالح)؛ 4 ـ قوم سبأ؛ 5 ـ قوم شعيب (ايكه؛ 6 ـ قوم عاد؛ 7 ـ قوم لوط؛ 8 ـ قوم

مأجوج؛ 9 ـ قوم يأجوج؛ 10 ـ قوم نوح؛ 11 ـ قوم يونس؛ 12 ـ قوم موسي(بني اسراييل)؛ 13 ـ قوم عيسي.

چون پرداخته به داستان و سرنوشت همه اين اقوام از حوصله اين پاسخ خارج است، جهت اختصار فقط به برخي از آنها اشاره ميشود:

1. قوم تبع: از قوم تبع دو بار در قرآن كريم ياد شده است(دخان . 36؛ ق . 13.)، بعضي از مفسران گفته اند: تبع خود مؤمن بود، ولي قوم او بت پرست و مشرك بودهاند.

2. قوم سبا: اين قوم، شايد در زمان حضرت داود و سليمانو يا كمي بعد از آن ميزيستند، قومي بودند كه خدا انواع نعمتها را به آنها بخشيد، ولي راه كفران را در پيش گرفتند و خدا نعمتهاي خود را از آنها گرفت و با آمدن سيل بنيان كن، چنان پراكنده و آواره شدند، كه ماجراي زندگي آنها درس عبرتي براي آيندگان شد. قرآن كريم، در آيات: (سبأ. 15ـ 17)، از اين قوم ياد كرده است.

3. قوم نوح؛ حضرت نوح(ع)، در مدت 950 سال در اين قوم مشغول تبليغ و دعوت به سوي توحيد بود، كه سرانجام جز گروه اندكي به او ايمان نياوردند و خداوند، در اثر ستمگري و لجاجت اين قوم، طوفان عظيمي فرستاد و طومار زندگي ننگين آنها را در هم پيچيد: (عنكبوت . 14-9؛ هود . 25-28 و....)

4. قوم عاد؛ مردمي بودند كه در سرزمين "يمن" زندگي ميكردند، از نظر قدرت جسماني و ثروت سرشاري كه از طريق كشاورزي و دامداري به آن ميرسيد، ملتي نيرومند و قوي بودند، ولي انحرافات عقيدهاي، مخصوصاً بتپرستي و مفاسد اخلاقي در ميان آنها فراوان بود و هر قدر پيامبر آنها، هودغ، بر تبليغات خود ميافزود، آنها با خيره سري و لجاجت خود ميافزودند. سرانجام، خداوند آنها را با عذاب دردناكي مجازات كرد و تندبادي غبارآلود و عظيم مأمور عذاب و هلاك آنها شد: (اعراف، 65ـ72؛ هود، 58ـ60؛ فصلت، 15ـ16 و...)(ر.ك: تفسير نمونه، آيت الله مكارم شيرازي و ديگران، ج 6، ص 330، ج 16، ص 238؛ ج 18، ص 56، ج 23، ص 38، دارالكتب الاسلاميه؛ اعلام قرآن، دكتر محمّد خزائلي، مؤسسه انتشارات اميركبير.)


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
پنج شنبه 6 فروردين 1394 ساعت 16:13 | بازدید : 257 | نوشته ‌شده به دست دکتر مولایی | ( نظرات )

داستان قوم ثمود

علیرضا بهاردوست

آنگاه که خداوند متعال قوم عاد را با بادهای توفنده و سرکش (بِریح صرصر عاتیة - حاقه / 6) به هلاکت رساند و هود(ع) و موءمنان همراهش را نجات داد و رهایی بخشید، او در کنار همراهان با ایمانش، آن گونه که خداوند برای آنان تقدیر کرده بود، زندگی دوباره‏ای از سر گرفتند. از اقامتگاه هود و پیروان موءمنش اطلاعی نداریم و متون نیز در این باره چیزی در اختیار ما نمی‏گذارند.
سرانجام هود(ع) وفات یافت. نسل پیروان موءمن و شایسته کردار او نیز به سرای باقی شتافت و نسل‏های جدیدی پا به جهان گذاشتند و اندک‏اندک رشد کردند. به تدریج، نیرنگ، شرک و کفر در آنان کارگر افتاد و شیطان توانست آنان را بفریبد.
فرمان‏های شیطان را به خوبی اجرا کردند و سرسپرده او شدند. قبیله «ثمود» از همین نسل‏های جدید بنیان نهاده شد.
«ثمود» قومی مشرک و کافر بودند و در برابر اللّه، بت و معبودان ساختگی را می‏پرسیدند؛ تا این که خداوند متعال، صالح(ع) را از میان خودشان به رسالت و پیامبری برانگیخت.
واژه «ثمود» در لغت:
قوم ثمود از لحاظ تاریخی پس از قوم عاد آمده‏اند و درست مانند عاد از عرب‏های اصیل و فصیح‏اند که زبان عربی فصیح را از عاد فرا گرفته بودند و به همین زبان تکلم می‏کردند. آنان همچنین از عرب بائده (اعرابی که دورانشان به سر رسیده) بودند، که خداوند متعال نسل آنان را منقرض کرد و هیچ اثر و نشانی از آنان باقی نگذارد.
واژه «ثمود» از واژگان فصیح عربی و برگرفته از ریشه «ثمد» است. ابن فارس در معجم مقاییس اللغة1 ذیل «ثمد» می‏نویسد: «ثمد» هر چیز اندک را گویند. به آب اندک و قلیل نیز ثمد گویند. اثمد: نوعی سرمه معروف است. و کسانی که این نوع سرمه را استفاده می‏کنند، بسیار اندک هستند». شاید همین مطلب سبب نامگذاری این قوم به «ثمود» باشد؛ چه آنان در سرزمینی می‏زیستند که بسیار کم آب بود و پس از قوم عاد، قوم ثمود در آن بنیان نهاده شد.

قوم ثمود پس از قوم عاد آمده‏اند

یکی از دلایل این مدعا، سیاق و ترتیب داستان این دو قوم در قرآن است؛ در سوره‏های اعراب، هود، شعراء و قمر، داستان ثمود پس از داستان قوم عاد آمده است. در سوره‏های فصلت، ذاریات، نجم، حاقه و فجر نیز که به این قوم تنها اشاره‏ای گذرا شده است. این تقدم و تأخر که در قرآن آمده، شاید از حیث تاریخی نیز با واقعیت منطبق باشد.
یکی دیگر از دلایل قرآنی این تقدم و تأخر، سخن پیامبر قوم ثمود، صالح(ع) خطاب به قوم خویش است که قرآن کریم از زبان او می‏گوید: «واذکروا اذجعلکم خلفاء من بعدعاد2... (به یاد آورید آن گاه که شما را از پس قوم عاد، جانشین آنان کرد)». این دلیل قرآنی، نصیّ صریح و آشکار بر این است که خداوند متعال، قوم ثمود را جانشینان قوم عاد قرار داده بود و جانشین، کسی است که بعد می‏آید.

اقامتگاه قوم ثمود: سرزمین حجر

قرآن کریم در برخی از آیات از اقامتگاه قوم ثمود خبر داده و می‏فرماید: «و ثمود الذین جابوا الصخر بالواد3» که در این آیه از ساختمان‏های قوم ثمود و این که آنان این ساختمان‏ها را با بریدن صخره‏ها و سنگ‏های کوه‏ها بنا می‏کردند، یاد شده است. همچنین مفاد این آیه می‏رساند که قوم ثمود در سرزمینی کوهستانی و پر از صخره زندگی می‏کردند.
در آیاتی دیگر خداوند متعال می‏فرماید: «ولقد کذب اصحاب الحجر المرسلین* و ءاتینهم آیاتنا فکانوا عنها معرضین* و کانوا ینحتون من الجبال بیوتاً ءامنین*4»
قوم ثمود در سرزمینی به نام «الحجر» می‏زیستند؛ از همین رو خداوند آنان را «اصحاب الحجر» خوانده است. همچنین در این آیات از چگونگی اقامت و زیست قوم ثمود در سرزمین «الحجر»... که ناحیه‏ای کوهستانی و پرصخره و سنگ بود، سخن رفته است. آنان در کمال آسودگی و امنیت خاطر، از کوه‏ها خانه می‏تراشیدند. از این آیات دریافت می‏شود که کوه‏ها و دره‏های این سرزمین، از جنس سنگ‏های سست بود و به راحتی تراشیده می‏شد. همچنین مهارت قوم ثمود در تراشیدن کوه‏ها، پیشرفت آنان و به ویژه توانایی‏شان در هنر معماری و مهندسی و نقشه‏کشی ساختمان، در این آیات مشهود است.

مهارت قوم ثمود در شهرسازی

حضرت صالح(ع) توانایی و مهارت قوم ثمود را در تراشیدن صخره‏ها و کوه‏ها، عنایت و فضل الهی می‏دانست و پیوسته این حقیقت را به آنان یادآوری می‏کرد. خداوند متعال می‏فرماید: «و تنحتون من الجبال بیوتاً قرهین». واژه «فرهین» در این آیه، دو گونه قرائت معتبر دارد: «فارهین» و «فرهین». 
1 - «فارهین» جمع واژه «فاره» به معنای کسی است که کارها را با مهارت به انجام می‏رساند. قرآن کریم در این آیه قوم ثمود را به استادی در تراشیدن خانه‏ها ستوده است.
2 - «فرهین» جمع واژه «فره» به معنای شخص سرمست، سبک سر، رفاه طلب و اسراف کار است. اگر این واژه به این صورت قرائت شود، مفاد آیه، مذمت و نکوهش قوم ثمود را می‏رساند؛ چرا که آنان با ساختن خانه‏هایی استوار در دل کوه‏ها، سرمست و سبک سر شدند و در زندگی‏شان اسراف را در پیش گرفتند. 
این دو معنا به ظاهر متناقض می‏نماید ولی در حقیقت چنین نیست. قوم ثمود از توانایی‏شان در تراشیدن خانه‏ها از سنگ، استفاده بهینه کردند؛ اما با به کارگیری آن در راه رفاه‏طلبی و سرمستی تباهش ساختند. همین امر سبب شد که قرآن کریم به نکوهش و مذمت آنان بپردازد.
آنان تا جایی پیشرفت کردند که در دشت‏های وسیع نیز کاخ‏هایی استوار بنا نهادند و حضرت صالح(ع) این امر را به قومش یادآور می‏شود: «واذکروا اذجعلکم خلفاء من بعد عاد و بوّأ فی‏الارض تتخذون من سهولها قصوراً و تنحتون الجبال بیوتاً فاذکروا ءالاء الله ولا تعثوا فی‏الارض مفسدین5 (و یاد آورید آن گاه که شما را از پس [قوم] عاد جانشین [آنها] کرد و شما را در این سرزمین جای داد که از جاهای نرم و هموار آن کاخ‏ها می‏سازید و کوه‏ها را برای ساختن خانه‏ها می‏تراشید؛ پس نعمت‏های خدا را به یاد آرید و در زمین به تبهکاری مکوشید)».
و در جای دیگر گفت: «هو أنشأکم من الارض و استعمرکم فیها6 (خداوند شما را از زمین [خاک] آفرید و شما را به آبادانی‏اش واداشت)».

موقعیت مکانی «الحجر»

سرزمین «الحجر»، اقامتگاه ثمودیان، در شمال غربی حجاز و در میان راه قدیمی که مدینه منوره را به سرزمین تبوک ارتباط می‏دهد، قرار دارد.
رسول خدا(ص) هنگامی که از مدینه به سوی سرزمین تبوک راه افتاد، در میانه راه به منطقه «الحجر» رسید. بخاری و مسلم به نقل از عبدالله بن عمر روایت کرده‏اند که او گفت: آنگاه که پیامبر خدا(ص) گروهی از مسلمانان را در سرزمین تبوک فرود آورد، آنان را به منطقه «الحجر» برد تا خانه‏های (سنگی) ثمودیان را نشانشان دهد. همراهان پیامبر(ص) از چاه‏های آبی که قوم ثمود در گذشته‏های دور از آنها می‏نوشیدند خود را سیراب کردند و از همان آب (برای پختن نان) خمیر فراهم ساختند و دیگ و پایه برپا کردند. 
رسول خدا(ص) تا متوجه شد که چنین کردند، فرمان داد که آب درون دیگ‏ها را به روی زمین بریزند و خمیر را نیز خوراک شتران کنند. سپس به راه خود ادامه می‏دادند تا این که رسول خدا(ص) آنان را به نزدیک همان چشمه یا چاپ آبی رساند که ناقه صالح از آب آن می‏نوشید. در این هنگام پیامبر، همراهانش را از وارد شدن به اقامتگاه قومی که به عذاب و قهر الهی گرفتار آمدند، بازداشت و فرمود: بیم آن دارم که شما نیز مانند آنان گرفتار (عذاب الهی) شوید؛ پس به اقامتگاه آنان در نیایید».
این گزارش عبدالله بن عمر - که حدیث شناسان آن را از جمله روایات صحیح دانسته‏اند - دو مشخصه و ویژگی سکونتگاه ثمودیان را روشن می‏سازد: یکی این که محل اقامت آنان همان سرزمین «الحجر» است و در قرآن نیز آمده است. دیگر آن که حدود جغرافیایی سرزمین «الحجر» در میانه راه مدینه و تبوک قرار دارد. همچنین در این گزارش مشخص شده است آبی که ناقه صالح(ع) از آن می‏نوشید، در طول سالیان دراز هرگز خشک نشد و حتی در عصر پیامبر نیز دارای آب بوده که ایشان به همراهانش اجازه داده است تنها از آب آن بنوشند و استفاده دیگری نبرند.

مدائن صالح(ع) و سرزمین «العلا»

سرزمین «الحجر» از آغاز تاریخ (درخشان) اسلام تاکنون به عنوان «العلا» نام گرفته است. یاقوت حموی در معجم البلدان می‏نویسد: «العلا به ضم حرف عین و الف مقصور در پایان، نام مکانی در نزدیکی سرزمین وادی القری، میان راه حجاز تا شام، که رسول خدا(ص) هنگامی که به تبوک می‏رفت، در آنجا فرود آمد». این سرزمین را هم‏اکنون نیز به نام «العلا» می‏خوانند. در سرزمین «العلا» ناحیه‏ای کهن و باستانی واقع بود که اکنون به سبب ارتباطش با صالح پیامبر(ع)، آنجا را «مدائن صالح» می‏نامند.
آثار باستانی قوم ثمود در گذر ایام از میان نرفته است و برخی از خانه‏هایی که در دل صخره‏ها و کوه‏ها تراشیده بودند، پیوسته ماندگار بوده است و استادی و مهارت آنان در هنر شهرسازی از دقت‏های ظریفی که در ساخت این خانه‏ها به کار برده‏اند، نمودار است. 
کسانی که آثار باستانی قوم ثمود را در ناحیه «مدائن صالح» سرزمین «العلا» از نزدیک مشاهده کرده‏اند، می‏گویند این آثار در زیبایی و استحکام، بر آثار باستانی همانند آن در سرزمین نبطی‏ها در جنوب اردن، برتری قابل توجهی دارد.

برخی مظاهر پیشرفت در میان قوم ثمود

قوم ثمود بنابر آیات قرآن علاوه بر تراشیدن خانه‏ها در دل کوهها به عمران و آبادانی دشت‏ها و زمین‏های هموار نیز می‏پرداختند: «و بوّأ فی‏الارض تتخذون من سهولها قصوراً...» و بدین سبب به اطمینان و آرامش خاطر دست یافته بودند: «و کانوا ینحتون من الجبال بیوتاً آمنین7 (و از کوه‏ها خانه‏ها می‏تراشیدند در حالی که ایمن و آسوده خاطر بودند)».
آنان در کشاورزی، بهسازی اراضی، استخراج آب و استفاده از محصولات زراعی و باغی، به سطح بالایی از پیشرفت رسیده بودند. قرآن کریم از لسان پیامبرش صالح(ع) این امر را به آنان یادآور می‏شود؛ آنجا که می‏فرماید: «أتترکون فی ماههنا ءامنین. فی جنت و عیون. و زروع و نخل طلعها هضیم. و تنحتون من الجبال بیوتاً فرهین8. (آیا شما را در آن چه اینجاست - یعنی نعمت‏ها - ایمن خواهند گذاشت؟ و در باغ‏ها و چشمه سارها * و کشتزارها و خرما بنها که شکوفه‏اش (میوه‏اش) نازک و لطیف است. و از کوه‏ها استادانه (و با قرائت فرهین یعنی سرمستانه و از روی تکبر) خانه‏ها می‏تراشید)».
قرآن کریم در این آیات به آسوده بودن قوم ثمود در سکونتگاههاشان و متنعم بودن آنان از زمین‏ها و محصولات کشاورزی و باغی اشاره کرده است.
آنان، کشتزارها و باغ‏های خود را از چشمه سارهایی که در اختیار داشتند سیراب می‏کردند و بسیاری از محصولات زراعی را به عمل می‏آوردند و به سبب حاصلخیزی باغات، به کاشت انواع مختلف درختان میوه به ویژه خرما می‏پرداختند. 
قرآن کریم در این آیات، شکوفه - یا میوه - درخت خرما را با وصف «هضیم» ستوده است که به معنای نازک، لطیف و زودهضم می‏باشد.

خداوند قوم ثمود را به آبادانی زمین واداشت

قدرت قوم ثمود برای تسلط بر زمین، باغ‏ها، بوستان‏ها و کشتزارهایی که آنان بر روی زمین پدید آوردند، خانه‏هایی که در دل کوه‏ها تراشیدند و کاخ‏هایی که در دشت‏ها ساختند، همگی نشانه‏هایی است بر این که خداوند قوم ثمود را واداشت که به آبادسازی زمین بپردازند.
این همان استعمار حقیقی و مثبت است که خاستگاهی الهی دارد و صالح(ع) نیز در این آیه بدان اشاره کرده است: «قال یا قوم اعبدوا الله ما لکم من اله غیره هو انشأکم من الارض و استعمرکم فیها فاستغفروه ثم توبوا الیه ان ربی قریب مجیب9 ([صالح] گفت: ای قوم من! خدای یکتا را بپرستید، شما را جز او خدایی نیست؛ اوست که شما را از زمین آفرید و شما را به آبادکردن آن واداشت؛ پس، از او آمرزش بخواهید و آنگاه به سوی او باز گردید که پروردگار من نزدیک و پاسخ دهنده است)».
همانا خداوند آنان را برای زندگی بر روی زمین بیافرید و به آباد ساختن آن واداشت. به دیگر سخن، خداوند توانایی آبادانی و بهسازی زمین را به آنان عطا کرد و قوم ثمود نیز از رهگذر این توانایی، باغ‏ها و بوستان‏هایی فراوان پدید آوردند. از چشمه سارها و چاه‏های آب بهره‏برداری کردند و با وجود محصولات کشاورزی و باغی فراوان، در ناز و نعمت زیستند، بنابراین، صاحب و مالک اصلی این استعمار و آبادسازی، خداوند است و قوم ثمود تنها فاعل مادی و مستقیم آن بودند. عبارت قرآنی «هو أنشاکم من الارض و استعمرکم فیها» معنای صحیح استعمار را پیش روی ما می‏نهد.
استعمار صحیح، آبادسازی زمین و بهره‏برداری بهینه از منابع سرشار آن است و آدمی بدین وسیله به بالاترین سطح پیشرفت نایل می‏آید و همچنین سطح زندگی مادی خود را بهبود می‏بخشد. این موارد، جملگی، نمودار مقام خلافت اللهی انسان است. ولی استعمار به مفهوم غربی آن، حقیقتاً استعمار نیست؛ چه استعمار در معنای اصلی، آبادانی زمین است و مقصود اصلی آنهاو تأمین منافع و مصالح خود از رهگذر جذب و غارت این کشورها بوده و هست و این در واقع نه آبادسازی و «استعمار»، بلکه نابودسازی و «استدمار» است. کافران به «استدمار»زمین می‏پردازند و موءمنان نیک‏کردار به «استعمار» آن.

ناقه صالح(ع)، نشانه خداوندی

خداوند متعال برای اثبات نبوت صالح(ع)، نشانه‏ای روشن و معجزه‏ای آشکار همراه او فرستاد تا به قومش ارائه دهد. این آیات روشن، ناقه (شترماده) ای بود منحصر به فرد و ویژگی‏های ظاهری آن با دیگر ناقه‏های آن سرزمین تفاوت داشت. قرآن کریم در برخی آیات، پاره‏ای از ویژگی‏های این ناقه را بیان داشته است، اما درباره چگونگی آفرینش آن، - اگرچه در برخی گزارش‏های آلوده به اسرائیلیات و خرافات، مطالبی به چشم می‏خورد - اطلاعاتی در اختیار ما نمی‏گذارد. 
قرآن کریم، سخن صالح(ع) خطاب به قوم ثمود را درباره این ناقه چنین گزارش می‏کند: «قال یا قوم اعبدوا الله مالکم من اله غیره قد جاءتکم بینة من ربکم هذه ناقة الله لکم ءایة فذروها تاکل فی‏أرض الله ولا تمسوها بسوء فیأخذکم عذاب الیم10 ([ثمود] گفت: ای قوم من! خدای را بپرستید، برای شما معبودی جز او نیست؛ در حقیقت، برای شما از جانب پروردگارتان دلیلی آشکار آمده است. این ماده شتر خدا برای شماست که پدیده‏ای شگرف و نشانه [خداوندی] است. پس آن را [به حال خود[ واگذارید تا در زمین خدا بخورد و گزندی به او نرسانید تا [مبادا] شما را عذابی دردناک فرو گیرد.)»
این ناقه (شتر ماده)، دلیلی آشکار در جهت اثبات نبوت صالح(ع) برای قوم ثمود بود. این پدیده شگرف که دیگران از آوردن مانند آن عاجز و ناتوان بودند، دلیل صداقت این پیامبر بود؛ چرا که خداوند متعال با این معجزه در حقیقت پیامبرش را تصدیق کرده است.
اضافه ناقه به خداوند و کاربرد عبارت «ناقة‏الله» از نوع اضافه تشریفی است که برای احترام و عزت بخشیدن به ناقه‏ای که از دیگر شتران ممتاز بوده، به کار رفته است. این اضافه به معنای ملکیت نیست؛ چرا که هر آنچه در هستی است، ملک اوست.
یکی از ویژگی‏های شگفت‏انگیز و معجزه‏سان این شتر ماده، آب نوشیدنش بود که در برخی از آیات قرآن به آن اشاره شده است.11
صالح(ع) آب را میان ثمودیان و ناقه قسمت کرده بود؛ بدین گونه که مقرر شد یک روز ثمودیان از آب استفاده کنند و روز دیگر آب را در اختیار ناقه بگذارند تا هرچه می‏خواهد بنوشد. او همچنین ثمودیان را هشدار داده بود که این ناقه را هرگز آسیب و گزندی نرسانند تا مبادا به عذاب الهی گرفتار آیند.

صالح(ع) همگان را به توحید فرا می‏خواند

صالح(ع) دعوت خود را با فراخواندن قوم ثمود به توحید و یکتاپرستی و شریک قرادادن برای وی، آغاز کرد. او خطاب به قوم خود فرمود: «یا قوم اعبدوا الله مالکم من اله غیره12 (ای قوم من! الله را بپرستید. برای شما معبودی جز او نیست)». او به آنان یادآور شد که فرستاده‏ای در خور اعتماد است و آنان را به پیروی از دستورات الهی و پرهیزکاری فرمان داد13 او همچنین فهماند که چشم داشت هیچ پاداشی از آنان ندارد، چرا که تنها تکلیفش را در راه دعوت آنان به یکتاپرستی انجام داده و مزد او را تنها خداوند می‏دهد.14
صالح(ع) از ثمودیان خواست که به ناقه خداوند به عنوان یک پدیه شگرف و معجزه الهی، با بصیرت بنگرند و از آزار رساندن به آن بپرهیزند.15 او یادآور شد که خداوند آنان را جانشینان قوم عاد قرار داده و با مسخر ساختن زمین برای آنان، نعمت‏های بی‏شماری را در اختیارشان نهاده است و در برابر، از آنان خواست که نعمت‏های الهی را سپاس گویند و از کفران نعمت و فسادانگیزی دوری جویند.16
پیامبر قوم ثمود همچنان که آنان را به پیروی خداوند و پرهیزکاری و گردن نهادن در برابر دستورات او به عنوان فرستاده خداوند فرمان می‏داد، در برابر، آنان را از سرسپردگی در برابر دستورات اسراف‏کاران، فسادانگیزان و ستمکاران بازداشت17.
ثمودیان، پیامبرشان صالح را به سحر و افسون‏زدگی18 و کذب و دروغگویی19 متهم کردند و به او گفتند که پیش از این ما به تو امیدها داشتیم20. ولی صالح(ع) خطاب کرد اگر او بر روش و منش آنان رفتار کند و خدای را نافرمانی کند، هیچ یک از آنان نمی‏توانند در برابر خدا او را یاری رساند و تنها بر زیان او می‏افزایند21. 
ثمودیان کافر به این هم بسنده نکردند و سران مستکبر قوم، به تشکیک در اعتقادات مستضعفانی که به صالح ایمان آورده بودند پرداختند ولی نمی‏دانستند که ایمان و یقین در دل و جان آنان نفوذ کرده است.22
رویارویی اصحاب حق و پیروان باطل در طول تاریخ و در همه زمانها و مکانها بوده است. اصحاب حق از یقین و ایمان و استواری و پیکار در راه عقیده برخوردار بوده‏اند و پیروان باطل به سبب عنادورزی و غرور و با بهره‏گیری از وسایل و شیوه‏های گوناگون، حقیقت مداران را به سرپیچی از حق و حقیقت وا می‏داشتند و نتیجه آن پیدایش دو طریق حق و باطل در طول تاریخ است.

«ناقة الله» کشته می‏شود!!

با همه تأکیدات و هشدارهای صالح(ع) در پاسداشت ناقه و آزارنرساندن به او قوم ثمود از این فرمان روی بر تافتند و سرانجام ناقه خداوند را کشتند؛ با این که از میان ثمودیان یک تن ناقه را پی کرد ولی قرآن کریم پی‏کردن ناقه را به همه آنان نسبت داده است23 چرا که همه آن کافران او را به این کار واداشتند24.
قرآن کریم، آن یک تن را که به این کردار پلید دست زد، اشقا (بدبخت‏ترین) قوم ثمود معرفی می‏کند25 و رسول خدا(ص) نیز در روایتی او را یکی از بزرگان و سران قوم ثمود می‏داند26. همچنین ضمن بیان همانندی‏هایی میان کشنده ناقه صالح و قاتل علی(ع)، خطاب به امیر موءمنان علی می‏فرماید: «ای علی! آیا تو را خبر دهم که بدبخت‏ترین مردان کیانند؟ یکی مرد سرخ چهره ثمود که ناقه صالح را پی کرد و دیگری مردی که محاسنت را از خون سرت خضاب می‏کند».27
البته در میان کافران قوم ثمود، نه گروه بودند که با یکدیگر هم سوگند شدند به صالح(ع) شبیخون بزنند و او و خانواده‏اش را به قتل برسانند و در پایان نیز بگویند ما از کشتن صالح و خانواده‏اش اطلاع نداریم؛ آنان نمی‏دانستند که خداوند نیرنگ آنان را می‏داند و سرانجام آنان را به هلاکت می‏رساند28 در روایت است که آنان برای شبیخون زدن به صالح(ع) در غاری پنهان شده بودند که خداوند مخفیگاهشان را بر سر آنان ویران ساخت و همگی‏شان را به هلاکت رساند.

سرانجام قوم ثمود: هلاکت

پس از آن که ثمودیان کافر ناقه خداوند را پی کردند، صالح(ع) به آنان خبر داد که تنها تا سه روز دیگر از زندگی در دار دنیا برخوردار خواهند بود29 و چون هنگام عذاب فرا رسید، صالح و پیروان با ایمان نجات یافتند30 و چنان عذاب مرگباری بر ثمودیان فرود آمد که جملگی چون گیاهان خشکیده، خرد شدند31.
قرآن کریم از عذاب قوم ثمود با تعبیرهای «صیحه32»، «رجفة33 (لرزش زمین) و «صاعقه34(آذرخش)» یاد کرده است.
میان این تعبیرهای گوناگون هیچ گونه تضادی وجود ندارد؛ چرا که ممکن است به مراحل و درجات مختلف این عذاب مرگبار اشاره داشته باشد.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
پنج شنبه 6 فروردين 1394 ساعت 16:11 | بازدید : 245 | نوشته ‌شده به دست دکتر مولایی | ( نظرات )
استخوان های غول پیکر کشف شده در عربستان متعلق به قوم عاد

 

در ۲۲ آوریل ۲۰۰۴ میلادی استخوانهای عظیم الجثه ی انسانهایی مربوط به هزاران سال پیش از زیر خاک بیرون آورده شد.


خوشبختانه هیچ محقق و باستانشناسی خریدار این دروغ نشد و چندین کتاب در این باره نوشته شد.وجود این مخلوفات در تمام اسطوره های ملل به چشم می خورد و مجسمه ها و کتیبه های بسیاری از آنها وجود دارد.


از تاریخ ژاپن گرفته تا اسطوره ی گرشاسب و رستم و از موجودات غول پیکر آمریکای لاتین گرفته تا قوم عاد که در قرآن یادآوری شده اند همگی یک داستان را حکایت می کنند.

این اسکلت توسط باستانشناسی به نام سلام الوی اهل ریاض یافت شد و سپس گروههای حفاری کل ناجیه را کندند و این عکس از داخل هلیکوپتری از بالا گرفته شده است.
صحرای ربع الخالی صحرایی بی آب و علف است که هیچ چیز در آن نمی روید و این کاملا با گفته ی قرآن تطابق می کند که قوم عاد توسط صیحه ای آسمانی با به عبارت امروزی تر با بمباران اتمی با حتی بدتر از میان رفتند و بازماندگان قوم که پیامبر حضرت هود را پیروی کردند به جای امنی برده شدند توسط سفینه هایی که مامور بمباران قوم بودند.

سَخَّرَهَا عَلَیْهِمْ سَبْعَ لَیَالٍ وَثَمَانِیَةَ أَیَّامٍ حُسُومًا فَتَرَى الْقَوْمَ فِیهَا صَرْعَى کَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِیَةٍ ﴿۷﴾ 

[که خدا] آن را هفت‏ شب و هشت روز پیاپى بر آنان بگماشت در آن [مدت] مردم را فرو افتاده میدیدى گویى آنها تنه‏ هاى نخلهاى میان تهی اند ﴿۷﴾الحاقة



وَلَقَدْ مَکَّنَّاهُمْ فِیمَا إِن مَّکَّنَّاکُمْ فِیهِ وَجَعَلْنَا لَهُمْ سَمْعًا وَأَبْصَارًا وَأَفْئِدَةً فَمَا أَغْنَى عَنْهُمْ سَمْعُهُمْ وَلَا أَبْصَارُهُمْ وَلَا أَفْئِدَتُهُم مِّن شَیْءٍ إِذْ کَانُوا یَجْحَدُونَ بِآیَاتِ اللَّهِ وَحَاقَ بِهِم مَّا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُون ﴿۲۶﴾ 

[ و به آن قوم عاد تمکین و قوتی دادیم که شما را چنان ندادیم و با آنکه بر آنها چشم و گوش و قلب درک کننده قرار دادیم هیچ یک از آنها را از عذاب نرهانید...] سوره احقاف ۲۶

أَلَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِعَادٍ ﴿۶﴾ 

إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ ﴿۷﴾ 

الَّتِی لَمْ یُخْلَقْ مِثْلُهَا فِی الْبِلَادِ ﴿۸﴾ 

[ ندیدی که خدای تو با قوم عاد چه کرد؟ قومی که دارای قامتهای ستون آسا بودند و نظیر آنها از لحاظ قدرت بدنی در هیچ جای دنیا خلق نشده بود.] سوره فجر۶-۷-۸

[ ای پیامبر بگو در روی زمین گردش کنید و در عاقبت شوم آنان که آیات الهی را تکذیب کردند به دقت بنگرید.] سوره انعام ۱۱

[تصویر:  1330938429.jpg]

[تصویر:  1370701558.jpg]

[تصویر:  1365499914.jpg]

[تصویر:  1313812088.jpg]

[تصویر:  1358921184.jpg]

[تصویر:  1403142173.jpg]

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0